RISE OF DARKNESS قسمت ۸
فصل سوم رمان unknow
بچه ها این پارت دوم تو شبانه روز گذشته هست پس حواس تون باشه
فصل سوم رمان unknow
بچه ها این پارت دوم تو شبانه روز گذشته هست پس حواس تون باشه
رمان UNKNOWN فصل سوم پارت ۷
بشتابید که درد بکشید که آدرین بابت فشار عصبی بیهوش میشود .. نوچ نوچ
Rise of darkness
بچه ها من یه مشکلی واسه پیکسآرتم پیش اومده ، کسی هست که پیکسارت داشته باشه و بتونه چندتا از کاور هامو درست کنه ؟(برای چندروز )
آلیا وارد اتاقی بزرگ و با شکوه شد
بزرگ ترین و با شکوه ترین اتاقی که در عمرش دیده بود
نگاه او به چهره ی پسری با موهای شیرشکری و طلایی برخورد ، پسر کهاز پشت آیینه با چشمان زمردی و تحریک کنندهاش به او چشم دوخته بود
درحالی که زیبایی چهره اش را پشت ماسکی سفید پنهان کرده بود
آلیا قدم های درون سندل اش را به سوی جلو برداشت
آدرین آگرست با نگرانی پتویی را روی موهاو بخشی از صورت خود کشید و با هرقدم آلیا یک قدم عقب میرفت ؛
آلیا مرموزانه جلو میآمد
فکرهای زیادی در ذهن آدرین جولان میکرد ، اگر آلیا متوجه ی شخصیت گیوم شده باشد چه ؟
آلیا در لباسی سرخ آبی که از بالای سینه اش تا مچ پایش ادامه داشت ، با پارچه های اضافی و ردا مانندی به رنگ قرمز خود را آراسته کرده بود
او با چشمان قهوه ای اش خیره در چشمان آدرین جلو می آمد
آلیا مسحورانه جلو می آمد
او مدت ها پیش متوجه ی هویت آدرین و حالا عاشق او شده بود و هوای بوسه ای داغ در سر داشت ؟
رمان UNKNOWN فصل ۳ پارت ۵
این پارت از چند بخش با بازه های زمانی متفاوت تشکیل شده
پس هر خط انمادی که میندازم بین شون نشون دهنده ی یه روز دیگه هست
رمان UNKNOWN فصل ۳ پارت ۴
برای خوردن حلوای مرینت و شیرنی عروسی آدرین یا آنائل ابتدا لایک کن سپس برو رمان رو نخونده کامنت بده بعد برو سراغ رمان
فصل سوم رمان ناشناس unknown
عاشقانه ای آدرینتی که قول نمیدم باقی بمونه😅
فصل سوم ، پارت اول رمان unknown