سخت اگرچه روشن فصل ۲ پارت ۲
سلام چطورین ؟ اومدم با یک پارت دیگه قراره پارت های پایانی رمانتیک و عالی باشه 👌❤حالا اگه از رمان خوشت میاد ۳۰ تا کامنت بزار اگه هم نداری نزار بریم ادامه ...💖💞
نجات زمین P25
سلام به همگی
لطفا پارت های رمان رو به ترتیب بخونید تا در جریان داستان باشید
خب بریم ادامه مطلب
سخت اگرچه روشن فصل ۲ پارت ۱
سلام بچه ها اومدم با یک پارت باحال دیگه ۶ یا ۷ پارت دیگه رمان تموم میشه هیچ کاری یا انتظاری ازتون ندارم فقط قلبو پرش کن و بعد بخون 💖
حسی جدید
سلام من نیکا هستم نویسنده ی جدید اما نام کاربریم هانیه است امیدوارم از داستانم رو دوست داشته باشید 🥰💋❤
پارت 1💜
امروز تولد پدر مرینت بود و همه ی خانواده می خواستن پدرش رو سوپرایز کنن🙃😉
«مرینت»
براش چی بخرم که دوست داشته باشه؟ 🤔
مرینت تصمیم می گیره بره بازار تا برای پدرش چیزی انتخاب کنه مرینت در بازار که مغازه ساعت فروشی ای رو می بینه که از یکی از ساعت هایش خیلی خوشش میاد تصمیم میگیره که اون رو بخره اما در مغازه یک پسری رو میبینه (آدرین) متوجه میشه که می خواد اون ساعته رو بخره و چون از اون یکی بیشتر نبود نمی توانست بخره مرینت به داخل مغازه میره
«مرینت»
ببخشید آقا این ساعته چند؟ 😐
مغازه دار :
ببخشید این ساعت رو می خواد این آقا بخره شرمنده 🥲
مرینت ناراحت از مغازه بیرون میاد و... 😍
منتظر پارت 2 باشید🥰❤💋