سکوت # قسمت پایانی فصل 1
گفتم شاید داشته باشه!احتمالا نداره😉
.
سوم شخص
با درد سرم از جا پاشدم ، بدنم کرخت شده و گیجگاهی درد میکنه. با دیدن افراد روبهروم اخم کرده پرسیدم :اینجا چه خبره
+ هیچی!
صدای کسی باعث شد نگاهمون سمت چپ بدم
_ خوش اومدی جوونک!
ابرو بالا انداختم و گفتم : به؟
+ گروه ما!
خندیدم : شما مگه.... نیستید؟ من دشمنم! (.... اسم گروه شونه که من سانسور کردم)
ʼ نه دیگه! تو داخل اون کالبد مردی! الان یکی دیگه هستی!
گفتم :کی هستم؟
ʼ بگو
نگاهم و دادم به دختر مو قهوه ای پشتم : اُلیویا پارکر 27 ساله زاده ی 16 آگوست 1997عضو اصلی باند.... خانواده نداری و تک تیرانداز هستی!
پرونده رو کنار گذاشت و گفت :آلیا سزار هستم ملقب به آلیس
روبه مرد کت و شلوار پوش روی کاناپه کرد و گفت:آدرین اگرست ملقب به ایدین
به مرد روبهروم اشاره کرد :نینو لحیف ملقب به دیوید
به دختر کنارش اشاره کرد و گفت:کلویی بورژوآ ملقب به الکسیس
به من اشاره کرد و گفت:و شما اُلیویا..شما ملکه اید و لقبتونم آرورا
گیج پرسیدم: ملکه؟ چرا ملکه؟
صدای آدرین اومد که گفت: چون وفاداری!
سرم رو توی دستام گرفتم و گفتم: خب! باید چیکار کنم؟
صدای دیوید اومد: کنترل
صدای الکسیس پشت بندش اومد که میگفت: تو باید همه رو کنترل کنی فرمانده!
صدای آلیس اومد که کمکم میکرد بلند شم: همراه من بیاید! نیاز به استراحت دارید!
۶ ماه بعد
آلیس میگفت باید یه نقشه ی بینقص برای دستبرد زدن به یکی از خلافکار های LA رو بکشم و مشغول اون بودم اتاقم خیلی بزرگ بود جوری که تخت و وسایل شخصی طبقه ی بالا و یه هال و دستشویی هم پایین بود. تم اتاق قهوه ای شیری بود و یه طرف اتاق که روبه شهر میشد کلا شیشه بود. میشد تشخیص داد دیگه پاریس نیستیم! و ما الان داخل شهر لس آنجلس (LA) هستیم. زیباست! بعد کامل کردن نقشه کمر رو باز کردم و یه بلوز بافت کرم با دامن مینی تنگ قهوه ای و بوت ی پاشنه دار کرم میپوشم و موهای قهوه ای رنگم رو دورم ميندازم. از داخل اینکه نگاهی به خودم ميندازم ، چشمای سبز صورتی بامزه و موهایی قهوه ای ، اصلا به اون دختر قبل نمیخورم. لپ تاپ رو دستم میگیرم و از اتاق خارج میشم ، توی خونه ای بودم که به عمارت میخورد. سه طبقه بود و یا بیشتر. سمت طبقه ی اول رفتم و از آشپزخونه یه کاپوچینو برداشتم و سمت طبقه ی دوم رفتم. اتاق آلیس اینجا بود ، یه در با روپوش چرم نارنجی ، در زدم که صدای خوابالوش بلند شد : کیه؟
صدامو صاغ کردم : آلیس منم! اُلیو
صدای افتادن چیزی و بعد از شدن در رو شنیدم. وارد اتاق که شدم آلیس داشت جین تنگش رو پاش میکرد و بالاتنه ش لخت بود ، یه بافت سبز پاستیلی برداشتم و دادم بش و گفتم:بپوشش
شخصیت جالبی داشت ، لباسو از دستم گرفت وتنش کرد و باهم سمت اتاق اصلی رفتیم. انگار همه منتظرم بودن ، کمی از اسپرسو داغم رو خوردم و گفتم :نقشه رو طراحی کردم.
تعجب کرد : شوخی میکنی؟
خندیدم : نه واقعا نقشه تموم شد
گفت : فقط 5 ساعت گذشت! یعنی شخصیت سازی و شخصیت دهی هم کردی؟
گفتم :آره
لبخند زد : الحق که ملکه ای!
در زد و وارد شد. پشتش وارد شد و در رو بستم
دیوید خیلی محترمانه گفت :میشه قفلش کنید؟
سر تکون دادم:البته
در رو قفل کردم که آلیس گفت :آیدین ملکه نقشه رو تموم کرد.
آیدین مرموز گفت : جدی؟ چطوری تمومش کردی بانو؟
بعد از توضیح نقشه آیدین خیلی عجیب گفت: تو 5 ساعت جمعش کردی؟
خندیدم:بیشتر!
دیوید گفت: نه کمتره! توی 4 ساعت و نیم کاملش کردین! مرحبا!
† بسه دیگه! فردا صبح باید قال این ماجرا کنده شه! الکسیس همراهم بیا!
از اتاق زدم بیرون و گفتم : میخوایم بریم لباس بخریم آماده شو.
و خودم وارد اتاقم شدم. یه اورال جیگری پوشیدم و آرایش ملیح جیگری هم کردم. موهام رو دورم ریختم و کفش پاشنه بلند جیگری هم پام کردم. وقتی اومدم بیرون دیدم آدرین و نینو و آلیا و کلویی هم با الکس میان! توی پاساژ بودیم که مچ الکسیس رو گرفتم و گفتم : ببین یه هودی شلوار فیشنت¹بردار با یه دست لباس زیر قرمز
بردمش توی لباس فروشی و خودمم یه بادی² سفید برداشتم. حساب کردیم و برگشتیم عمارت ، شب شده بود و میخواستم بخوابم که در اتاقم باز شد و چندنفر وارد شدن. چشمام رو بستم و خودمو به خواب زدم ، حس حضور یه نفر بالا سرم پررنگ شد که سایهش رو روی بالش کنارم دیدم
گفتم :آدرین؟ بالا سر من چی میخوای؟
بلند شدم و دیدم آدرین بالای سرم دار زده شده. تقلا میکرد هنوز و زنده بود. بیتوجه به چیزی که تنمه چاقو رو از میز برداشتم و بند دار رو پاره کردم که آدرین روی تخت فرود اومد. ربدوشامبر مشکی رنگم رو پوشیدم و به لورن خبر دادم بیصدا بیاد اتاقم. به محصولات ورودش به آدرین یه سرم و سوزن تقویتی زد
____
فیشنت¹:فیشنت یا بافت تورماهی (انگلیسی: Fishnet ) در زمینه منسوجات بافتی با گرههای باز الماس شکل است که اغلب برای جوراب ساق بلند، جوراب شلواری، جوراب بدن و دستکش استفاده میشود. در دنیای مد و فرهنگ عام، فیشنت بهطور کلی به عنوان یک پوشش سکسی در نظر گرفته میشود؛ به ویژه به عنوان لباس زیر، به دلیل توری و بدن نما بودن
بادی²:لباس خواب یا پیراهن شب (به انگلیسی: Nightshirt) پوشاکی است که برای پوشیدن در هنگام خواب در نظر گرفته شدهاست. این پوشاک تا حدودی بلندتر از پیراهنهای معمول است، که تا پایین ران یا زیر زانو رسیده و بخشی از پاها را بدون پوشش قرار میدهد. بهطور کلی این پوشاک برای جلوگیری از محدود شدن فرد پوشنده آن در حالی که خواب است گشاد در نظر گرفته میشود.
حدس بزنید سوم شخص کیه!