وبلاگ لیدی باگ

وبلاگ لیدی باگ

به دنیای میراکلس بهترین وبلاگ لیدی باگ خوش اومدین. اینجا براتون بهترین پست ها رو درباره لیدی باگ و کلی پست قشنگ دیگه آماده کردیم.

بیوگرافی+ اعلام وضعیت رمان

گندم هستم ملقب به witch 

سلامم، دلتون برام تنگ نشده بود ؟ 

یک اعلام وضعیت از رمان ها و نوشته های گندم بکنیم برای مخاطب های جدید وب ، و بفرمایید ادامه ی مطالب برای اخبار رمان های ناتموم مون

 

 

روی تصاویر کلیک کنید تا براتون پستا نمایش داده بشه ←بفرمایید ادامه ی مطالب 

Tale of curse

Tale of curse

Witch Witch Witch · 1402/05/04 15:59 ·

آژیر دوباره به صدا در آمد « قربان اینبار هم چاغو رو تو جیبش نشون میده »

.....

میگم یک سوالی داشتم ، اگه یکروزی بفهمید قدرت جادویی دارید چیکار میکنید ؟ چون لیا دقیقا به همین مرحله رسیده بود 

 

Tale of curse:افسانه ی نفرین |پارت یازدهم

در چرخید و مانند چرخ و فلکی لیلیان را به گوشه ای پرت کرد ، لیا تنها قبل از بیهوش شدن یک چیز را فهمید 
در با شتاب بسته شد و او در میان انبوهی از جیغ ، سرما و روحِ روح خوار تنها ماند
لیا این را حس کرد و بعد بیهوش شد 
هرچند بیهوش شدنش مسیری برای خواب ابدی بود ،

Tale of curse:افسانه ی نفرین|پارت دهم

چگونه میتوانیم هنگام خواندن داستان ترسناک ، وحشت را حس کنیم ؟

۱_فضارا برای خود آماده کنید 

۲_ در محیطی تنها بنشینید

۳_ هر لحظه منتظر پدید آمدن واقعه ای غیرمعمول شوید 

۴_ با آگاهی از اینکه در این پارت لیا همراه با تمام رازهای مهمش میمیرد به خواندن داستان ادامه دهید 

۵_ لایک و کامنت را فراموش نکنید 😂

Tale of curse: افسانه ی نفرین |پارت هفتم

ماریا مانند فرشته ی مرگ از پشت پنجره به لیا زل زده بود ، لیا نمی‌توانست باور کند که به این راحتی دوستش را برای همیشه از دست داده باشد

تنها کاری که توانست بکند این بود که تا حد امکان از آنجا دور شود ، قافل از اینکه گوشه ای از آن اتاق شوم ژاکلین درون تابوتی تاریک گیر افتاده است