جنگ عشق فصل دوم
پارت ۴
پارت ۴
شروع فصل دوم عشق جهنم .
پارت اول.
ببخشید نتونستم دقیق با سولماز شروع کنم و چون چند پارت رو زودتر داده بودم از اول میدم و چون تکراریه اول دو پارت میدوم و پارت دوم رو باید به ۲۰ کامنت برسونین . و اینکه اگه فصل اول رو نخوندیدن حتما بخونین.
سلام به همگی لطفا پارت ها رو به ترتیب بخونید تا ماجرای داستان رو بفهمید خب بریم؟ ادامه مطلب
سلام خوشگلا پارت ۱۱
سلام 👋🏻🥰
پارت 5 😍🔗
«مرینت»
سلام خوبی تو خوبی؟
«الیا»
ممنون. مرینت!
«مرینت»
بله؟
«الیا»
من دارم برای پس فردا یک مهمونیه پسر و دختری می گیرم کسی رو داری باهاش بیای؟؟
مرینت به یاد آدرین می یوفته
خودم: نمیدونم چرا آدرین و مرینت انقدر زود عاشق هم شدن🤭😅
«الیا»
الووو مرینت
«مرینت»
ام نمیدونم؟! الیا
«الیا»
بله؟
«مرینت»
امروز یک اتفاقی برام افتاد
«الیا»
درمورد چی؟ 😍
«مرینت»
حالا فردا برات توی دانشگاه برات تعریف می کنم. فعلا کاری نداری؟
«الیا»
نه قربونت😘برو به جشن تولد بابات فردا برس😁
مرسی خداحافظ😂
اینم از پارت 5 🙃
منتظر پارت 6 باشید 🤭😉
خب کاور پارت آخر رمان رو آماده کردم و راستی داریم کم کم به آخرای داستان میرسیم
میتونید داخل کامنت ها بگید که ممان چطور تموم بشه؛ خوشحال میشم نظراتتون رو بشنوم
و راستش ایده ای برای فصل 3 چتر بسته ندارم