حسی جدید

هانیه هانیه هانیه · 1402/03/29 22:56 · خواندن 1 دقیقه

سلام 👋🏻🥰

پارت 5 😍🔗

  «مرینت» 

سلام خوبی تو خوبی؟ 

  «الیا» 

ممنون. مرینت! 

  «مرینت»

بله؟ 

  «الیا» 

من دارم برای پس فردا یک مهمونیه پسر و دختری می گیرم کسی رو داری باهاش بیای؟؟ 

مرینت به یاد آدرین می یوفته 

خودم: نمیدونم چرا آدرین و مرینت انقدر زود عاشق هم شدن🤭😅

  «الیا» 

الووو مرینت

  «مرینت»

ام نمیدونم؟! الیا

  «الیا» 

بله؟ 

  «مرینت» 

امروز یک اتفاقی برام افتاد

  «الیا» 

درمورد چی؟ 😍

  «مرینت» 

حالا فردا برات توی دانشگاه برات تعریف می کنم. فعلا کاری نداری؟ 

  «الیا» 

نه قربونت😘برو به جشن تولد بابات فردا برس😁

مرسی خداحافظ😂

اینم از پارت 5 🙃

منتظر پارت 6 باشید 🤭😉