𝘄𝗵𝗶𝘁𝗲 𝗵𝗲𝗹𝗹f2 p1(9
زندگی با چشمانی که غم در آن موج میزد برای آخرین بار تن معشوقه اش مرگ رابوسید و برای خداحافظی دوباره انتظار کشید.آری،زندگی به مرگ نرسید؛همانطور که انسان به انسان نمیرسد!
زندگی با چشمانی که غم در آن موج میزد برای آخرین بار تن معشوقه اش مرگ رابوسید و برای خداحافظی دوباره انتظار کشید.آری،زندگی به مرگ نرسید؛همانطور که انسان به انسان نمیرسد!
خب اومدم یسری اطلاعات راجب فصل دوم بدم.
لطفا رمان های آبکی رو حمایت نکنین و نقد کنین تا نویسنده متوجه بشه که رمانش آبکیه.
مثلا رمانی که توصیفاتش قوی نیست یا هی موقع صحبت فقط جلوی اسم کاراکتراش دونقطه میذاره و اصلا توصیف نمیکنه.
مرگ از سکوت تغذیه میکند اما این بار سکوت معنای سنگین تری داشت..سکوتی به رنگ خون،سکوتی به رنگ زندگی.
(قسمتی از دفترچه خاطرات یونا)
آن چهره زیبا بود ولی غمی که در آن چشم ها دیده میشد،شبیه هیچ یک از غم های دیگر نبود،انگار چشم هایش میخواستند بفهمانند که از درد زندگی ناله میکنند؛از ساعت های بی پیکر که بدون توجه به احساس میگذرند و میگذرند.از مردمی که کاری جز اهمیت ندادن و قضاوت ندارند.
جیوون دست دختر را روی قلب خودش گذاشت.
_میتونی بشنویش؟
دخترک اخم کرد.
_چی رو؟
صدای قلبم که هرلحظه درحال شکسته شدنه.
از اینکه حمایت نمیشم ناراحت نیستم،از اینکه از بقیه بیشتر از من حمایت میشه ناراحتم🤧💔*بغض سگی*
هعب خیلیا رو دیدم که رمانشون۲۰کامنت و۲۰لایک میخوره ولی بازم ناراضین و میگن حمایتا کمه منی که ته تهش رمانم7لایک و2کامنت میخوره باید چی بگم؟دفعه قبلم شرطم فقط۱۰لایک و کامنت بود ولی عملی نشد من اولش گفتم چون اولشه درست میشه ولی بعد دیدم پارت اول خیلی از رمان هارو دیدم خیلی محبوب تر از رمان من بودن خواستم بگم اگه دوست ندارید جهنم سفید رو دیگه ادامه نمیدم💔
مدیونید فکر کنید همه پارت های جهنم سفید رو پاک کردم و دارم دوباره مینویسم😐😂خلاصه این دفعه بدقولی یا گشادی نمیکنم.
ژانر:رمنس،انگست،درام،سد اند،کمی عاشقانه
کاپل(فرعی):اسرانجائیل و میکائیل
به یه لایکم راضیم حمایتا خیلی کمه🥺