شروع رمان جدید fake love
این رمان رو بعد از امتحانا شروع میکنم
یکم داستانو از چیزی که اول گفتم تغیید دادم
همونطور که از اسمش معلومه عشق دروغین و انتقامه
این رمان رو بعد از امتحانا شروع میکنم
یکم داستانو از چیزی که اول گفتم تغیید دادم
همونطور که از اسمش معلومه عشق دروغین و انتقامه
سیلام ^---^
انگار از واقعیت گذشتن :))♡¡
خیلییی دارم اگه خواستید بگید بزارم :")~
یک راز داخل این گفته هام پنهانه اونو پیداش کن. و اولشون رو بهم بچسبون.
اسب توش زندگی می کنه و اون جا پر از علفه .
وقتی تو کار خونه ای کار می کنی و ضرر می کنی .
اولین حیوانی که اهلی شد.
جشن عروسی برگزار میشه .
🎄🎄🎄🎄
کپیه
به دلیل الودگی هوا امتحانات کنسل شد 🤑🤑
بخاطر همین هنوز هستم و وقتی امتحانا دوباره برگذار شد نیستم
پارت نمیدونم چند
بفرمایید کپیه
دخترا این رمان کمی پلیسی و کمی هم ایرانیه
اسم دختره یاسمن و اسم پسره امیره
اسم پدر و مادر یاسمن: ژیلا و دانیال
اسم پدر و مادر امیر: رهام و سهیل
خو ادامه؟
خوب اون رمانو نذاشته بود ادامشو گفتم اینو بزارم ....
راستی کپی هست
باد میومد نه بارون وقتش بود که برم مدرسه پسکیفمو برداشتم و انقدر عجله داشتم که اصن یادم رفت صبحونه بخورم زود کفشامو پوشیدم و به سمت در رفتم دیدم یه دوچرخه کنار در هست چون خیلی عجله داشتم اصلا از صاحب دوچرخه نپرسیدم که اجازه میده سوار دوچرخه بشم؟ فقط خیلی تند پدال زدم رسیدم به مدرسه خیلی نفس نفس می زدم پس به خاطر همین یکم آب می خواستم بخورم که آدرین جلو روم سبز شد هرچی اب تو دهنم ریختم رو صورت ادرین خیلی خجالت کشیدم دست پاچهگفتم ببببخشید ادرین واقعا متاسفم از اون ور کلویی اومد جلوم و گفت:سلام مرینت وای ببخشید مری دست پا چلفتی بعد کلی اون و سابرینا بهم خندیدنخیلی عصبی شدم داشتم از عصبانیت منفجر میشدمبعد الیا اومد جلوم و گفت عب نداره دختر اصلا ارزش ناراحت شدن رو ندارن منم نفس عمیق کشیدم و گفتم اره اره راست میگی بعد رفتیم سر کلاس نمیدونم الیا میدونست یا نه ولی گفت: خانم بوستیه ببخشید میشه جا ها رو عوض کنین ؟ خانم بوستیه هم گفت: حتما الیا .... منتتظر پارت بعد باشید انگار خانم بوستیه گفت منتظر پارت بعد باشید