ستاره من💫p1

Ayshin · 13:48 1402/04/18

آنیاسیو اومدم با رمانی که قلشو بهتون دادبودم

 

مرینت :امروز صبح اولین معجزه گرم رو گرفتم و به شرور به شهر حمله کرد. رفتم نجاتش بدم که یکی اونجا بود وقتی دیدم

 

آدرین :امروز وقتی از کلاس عکاسی برمیگشتم یه معجزه گر گرفتم رفتم یه شرور را نجات بدم.  یکی بعد من اومد اون اون.  خیلی خوشگل بود 

بعد اینکه شهر رو نجات دادن باهم حرف میزدن که کت نوار گفت خداحافظ بانوی من. لیدی باگ گفت:منو با این اسم صدا نزن پیشی. و از اونطرف آلیا داشت ازشون فیلم می‌گرفت        آلیا اونو تو صفحه وبلاگش گذاشت و میلیون ها بازدید گرفت.  بعد اون روز هر موقع که یه شرور رو نجات میدن کت نوار یه گل بهش میده گل آبی گل زرد گل قرمز هر نو گلی که میدونی. هر بار هم لیدی باگ پس میزنه

مرینت :من واقعا آدرین رو دوست دارم آلیا باید چیکار کنم.      الیا:دختر تو باید بهش بگی

ادرین:واقعا انگار یه حسی به مرینت دارم

پلگ:پسر تو باید بفهمی واقعا دوسش داری یا نه الانم پنیر منو بده بخورم 

ادرین:پسر تو واقعا شکمویی 

بیب بیب بیب مرینتم پیغام بگزارین. ادرین: میخواستم به پرسم میای بریم کافه

بچها تا اینجا زیاد نوشتم ادامش پارت بعد