وبلاگ لیدی باگ

برین ادامه

مداد رو توی دستم فشردم . هیچی از امتحان یادم نمیومد. حس کردم یکی با صدای اروم صدام میزنه . برگشتم دیدم جینو می خواد سوالای امتحانو بهم لو بده . با عجله به سمت برگه هجوم بردم و که جیغ زد معلم مرینت داره تقلب می کنه. همه ساکت بودند و توجه نداشتند . معلم اومد سر میز من و برگه رو از روی میزم برداشت.
بوستیه: بله خانم دوپن بایدم تقلب کنه وقتی برگش سفیده . صدای گالورا بلند شد و با احترام به معلم گفت : ببخشید دخالت می کنم . اما جینو هم از روی من دیده و  می خواسته از  خانم دوپن  تقلب بگیره  چون خانم دوپن درسشون خوبه. 
مرینت از اینکه اون ازش دفاع کنه هم هیجان داشت و هم نگران بود چون گالورا بهترین کلاس بود و معلم بهش احترام خاصی قائل می شد.
معلم دست از سر مرینت برداشت و مرینت بعد امتحان از گالورا تشکر کرد.
مرینت با خوشحالی به خونه رفت و خوشحال بود کسی که عاشقشه ازش دفاع کرده و روز بعد سعی کرد تلاش کنه و کنار گالورا باشه. هر روز بیش از ۵ ساعت درس می خوند  و مراقبت های پوستیشو انجام میداد تا از هر لحاظ خوب بنظر برسه.
روز های بعد مرینت سعی میکرد توجه گالورا رو جذب کنه  اما اون بعد از مدرسه به سرعت از مدرسه می رفت . مرینت تصمیم گرفت گالورا رو دنبال کنه.
گالورا خونه مخفی داشت و مرینت هم اهسته به داخل اون خونه رفت. مرینت وقتی دید گالورا با لایلا دوست شده و دویت دخترش لایلا هست عصبی شد و خودشو داخل بحث جا داد.

از زبان گالورا
لایلا رو با خودم به خونه مخفی بردم که یهو مرینت پیداش شد . منم چون می خواستم لایلا رو ول کنم دست مرینت رو گفتم و بوسش کردم .

لایلا با لحن خشنی گفت : مرینت ایندمو نابود کردی‌ و رفت . مرینت که سرخ شده بود سرش رو زیر انداخت و با خجالت و معذرت خواهی همه جیو بهش توضیح داد . گالورا هم به عشق به مرینت اعتراف کرد . و. گالورا دیگه اجازه نداد
لایلا نزدیک اون و مرینت بشه💖

بای بای😍