تک پارتی
شخصیت ها:زویی،لوکا،مرینت،آدرین،کلویی
برین برا ادامه
M:یوهووو همه به جشن جدید میلن دعوتیم.🥳🥳
A:آره کاش لوکا و زویی هم اونجا باشن تا کاری کنیم به هم اعتراف کنن.😁
A M بزن بریم
M رفتم لوازم آرایشمو برداشتم و واسه خودم تیپ زدم و یه لباس خیلی بلند و پف دار پوشیدم موهام رو هم شینیون کردم.👗👑👒
A رفتم موهام رو کمی تافت زدم😅و کت و شلوار پوشیدم🧥🕶
M راه افتادیم.کمی بعد رسیدیم.اونجا خیلی شلوغ بود.
A مرینت اینجا چطوری لوکا و زویی رو پیدا کنیم؟؟؟
M خو تو برو سمت زویی منم سمت لوکا
A باشه ولی سخته پیداشون کردی زنگ بزن
M رفتم وسط مهمونی جلو در کلاب لوکا رو دیدم که یه حلقه ازدواج کنارشه.پس باید کاری میکردم که اونو به زویی بده
A یکم که جلو رفتم زویی رو دیدم که نشته رو صندلی نگران و افسرده.گفتم چی شده؟؟
Z L هیچی این حلقه رو میبینی میخوام به یکی بدمش ولی نگرانم از من خوشش نیاد
M Aچی چی بلغوز میکنی بابا مطمعنن دوست داره چونتو پسر خیلی خوبی هستی.
A Mتو اول باید پیش قدم شی بعد بفهمی میخوای بدون تلاش بری؟؟همرا اگه بزارم.
A رفتم و زویی رو مرتب کردم اشکاشو پاک کردم اوردم سمت جمعیت.رفتیم کنار کلاب.
M رفتیم لوکا رو مرتب کردیم اومریم جایی که آدرین گفته بود وااا اینجا نیستن؟؟
A مرینت گفته بود اینجان په کجان؟
ME اونا در مخالف هم بودن یک شمال بود یکی جنوب یکی رفت شرق یکی هم غرب🤣🤣🤣
M زویی برو بشین تا من آدرین رو پیدا کنم.
همون لحضه آدرین
A لوکا اونجا بشین تا من مرینت رو پیدا کنم.
ME لوکا و زویی باهم نشستن که متوجه نشدن
اما مرینت لحظه ای دید و به آدرین زنگ زد گفت:
M ببین آدرین،لوکا و زویی باهم نشستن😊تو به لوکا زنگ بزن بگو به سمت راستش و منم به زویی زنگ میزنم میگم به سمت چپش نگاه کنه البته همزان
A الو لوکا.....
M الو زویی....
ریکشن لوکا و زویی🤯😵😱
L Z یا خداااااااااا
ME بعد هردو همزمان زانو زدن و گفتن با من ازدواج میکنی؟؟
ME آدرین هم رو به مرینت زانو زد که باهم بچه دار بشیم🤩مرینت یکی زد در گوشش گفت خفه خون بگیر بی ناموس.
۱۸۹۹ کاراکتر شده نظرتون چیه😁