تک پارتی عاشقانه ❤ ( جایزه )

M.A M.A M.A · 1402/06/27 18:44 · خواندن 2 دقیقه

اینجا شخصیت ها مرینت و ناتالی و گابریل هستن و داستان مثل میراکلس خودمونه ولی

آدرین نیست و مرینت خدمتکار گابریل هست .

 

 

 

از زبان مرینت #

مطمئنم ناتالی عاشق گابریله ... اوممم فکر کنم بتونم کمکش کنم که حسش رو بگه پس باید

دست به کار بشم .

مرینت : ناتالی خانم میشه بیاین . 

ناتالی : بله مرینت چیزی شده ؟ 

مرینت : من میدونم شما عاشق ارباب ( گابریل ) هستید پس میتونم کمکتون کنم ( دم گوش

ناتالی ) 

ناتالی : َههَهَهَ وای مرینت خیلی با مزه ای 😂

مرینت : من میدونم شما عاشقشید لازم نیست با این رفتار ها گولم بزنید 😒

ناتالی آب دهنش رو قورت میده و میگه : تو رو خدا بهشون نگو 🥺

مرینت : نه دیگه نمیشه یا شما میگید یا من 😈

ناتالی : ولی من جرعت ندارم میترسم 

مرینت : پس گزینه ی دو رو انتخاب کردید من میرم ميگما ، نترسید من خودم به شخصه

عاشق یک پسر بودم و بهش اعتراف کردم و الان باهم زندگی می‌کنیم .

ناتالی : نه نههه مرینت نههههه 

از زبان گابریل #

هیچوقت حرف آخر امیلی رو یادم نمیره که بهم گفت : اگه عاشق کسی شدی بهش بگو چون

من فقط خوشحالیت رو میخوام 😢

هییی وقتشه به حرفش عمل کنم و حسم رو به ناتالی بگم .

ولی چطوری بهش بگم میترسم ردم کنه 😪

 

 

______________ چند ماه بعد ___________

 

 

از زبان ناتالی #   

چند ماهی از اون اتفاقات میگذره ، توی این چند ماه مرینت با هزار بدبختی من رو مجبور کرد

حسم رو به گابریل بگم و بعد فهمیدم گابریل هم عاشقم بوده 😳

بعد ها گابریل ازم خواستگاری کرد و ما چند ماهی میشه که ازدواج کردیم . 

مرینت هم بعد از ما با پسری که عاشقش بود ازدواج کرد . 

میدونی اینکه من الان زندگیم خوب و خوشه همش رو مدیون مرینتم و مدیونش خواهم

ماند 

 

 

پایان 

 

 

بنظرتون واسه بار اول خوب بود ؟؟؟ میدونم جا داشت بهتر باشه ولی واقعا عجله داشتم

امیدوارم درکم کنید 😔

بای 👋