وبلاگ لیدی باگ

وبلاگ لیدی باگ

به دنیای میراکلس بهترین وبلاگ لیدی باگ خوش اومدین. اینجا براتون بهترین پست ها رو درباره لیدی باگ و کلی پست قشنگ دیگه آماده کردیم.

چالش آهنگ مورد علاقتون

چالش آهنگ مورد علاقتون

ファティ👑 ファティ👑 ファティ👑 · 1403/04/09 18:43 ·

سلامممممم بعد از مدت ها اومدم با چالش 

خب این چالش از این قراره که شما تو ناشناس من ( که از دوستم کپی رفتم {نویسنده رمان دنیای پیچیده عشق _Sick heart ( قلب بیمار اگه اشتباه ننوشته باشم ) هست برید حتما بخونید وگرنه ⚔️ دیگه دیگه)

 

می‌آید تیکه مورد علاقتون از آهنگ مورد علاقتون رو میگید بعد منم واستون میذارم و میگم میشناسم یا نه ( آخه 233 تا آهنگ تو پلی لیستمه )

برای رفتن به ناشناس کلیک کن 💕

 

بچه ها یه مشکل فنی پیش اومد اول قبلا نوشته بودید دوباره بنویسید لینک و عوض کردم 

 

و شرط داره 15 تا کامنت و 10 تا لایک

بچه ها شرط خیلی کمه با کامنت و لایک خودم حساب میشه پس اجراش کنید 🤧

 

مرسی💕💕

 

بوسه وحشی

بوسه وحشی

Setayesh Yousefzadeh Setayesh Yousefzadeh Setayesh Yousefzadeh · 1403/04/09 16:02 ·

پارت 1

سلام بچه‌ها من اومدم با پارت اول رمان بوسه وحشی 

اول اینو بگم که ممنون پست معرفی رمان رو لایک کردید و کامنت گذاشتید ♥️

ادامه.........

 

علامت ها

لوکاس_

لیلی+

نینا//

مادربزرگ لوکاس::

 

//لوکاس یعنی چی که باید ازدواج کنی ..... فقط به خاطر اینکه بچه‌ام سقط شده و نمی‌تونم دیگه باردار بشم (داد)

_بس کن مینا مگه دست منه خودت می‌دونی هر حرفی حرفه خانم بزرگه(داد)

//ولی من دوست دارم نمی‌خوام از هم جدا شیم (بغض(

_از اولشم این ازدواج اجباری بود من بهت گفتم دل نبند 

//چییی

 

خدمتکار =آقای لوکاس خانم بزرگ کارتون دارن 

_الان میام 

_رفتم سمت اتاق خانم بزرگ در زدم و وارد شدم

 

_عامم با من کار داشتید؟

 

:: آره لوکاس خواستم بگم اون دختره که گفتم رو فردا شب فراره بیارن حواست باشه..........

_چشم

::میتونی بری...

_رفتم سمت اتاقم سوئیچ ماشین رو برداشتم و به سمت بار حرکت کردم 

(پرش زمانی بعد رسیدن به بار )

 

_وقتی رسیدم بار بوی سیگار و الکل و......

به مشامم خورد رفتم نشستم و اینقدر خوردم که نمی‌تونستم رو پای خودم وایسم 

رفتم و داخل یکی از اتاق های وی آی پی ب.ا.ر خوابیدم 

.

.

.

.

.

صبح با سردرد بلند شدم .......

 

خوب بچه ها من آنقدر نوشتم و امیدوارم کم نباشه 

برای پارت بعد 

5 لایک 

5 کامنت 

♥️

 

 

 

 

 

 

 

سفری به نام جدایی 💔

سفری به نام جدایی 💔

𝒜𝓃𝒶𝒽𝒾𝓉𝒶 𝒜𝓃𝒶𝒽𝒾𝓉𝒶 𝒜𝓃𝒶𝒽𝒾𝓉𝒶 · 1403/04/09 12:43 ·

نویسنده جدیدم فقط این رمان تکپارتیه کپیه ولی با تغییر بسیار زیاد  پس برید ادامه مطلب 

_______________________________________________

ژانر : عاشقانه / آدرینتی / تا یجاهاییش غمگینه و بعدش شاد میشه 

معرفی شخصیت ها 

مرینت : 25 ساله همسرش آدرین آگراست و منشی شرکت همسرشه 

آدرین : 26 ساله همسرش مرینت دوپن چنگ هست و تو یه شرکت کار میکنه 

_______________________________________________

از زبون مرینت : 

صبح از خواب پاشدم باید میرفتم آزمایشگاه تا آزمایش بدم هر وقت یاد اون تعهد نامه لعنتی میفتم تنم مور مور میشه به هرحال من اون تعهد نامه رو امضاء کردم 

فلش بک به 5 سال قبل : 

گابریل : مرینت تعهد نامه رو امضاء کن و با دقت بخونش اگر امضاء نکنی و بهش عمل نکنی آدرین دیگه شوهرت نیست .

آدرین : پدرجان ما که باهم حرف زدیم ..

گابریل : خفه شو پسره ی چشم سفید تو هم اگر مانع مرینت بشی مرینت رو نمیتونی ببینی .

آدرین : چ ... چشم 

مرینت از هیچیز خبر نداشت و تازه وقتی تعهد نامه رو خوند متوجه شد که قضیه ی چیه 

از زبان مرینت : 

دیدم تو تعهد نامه نوشته هروقت دوشیزه مرینت دوپن چنگ همسر جناب آقای آدیرین آگراست از شوهرشان باردار شوند باید از خانه ی خود به بیرون بروند و به شهر مارسی نقل مکان کنن در غیر این صورت خانم دوپن چنگ باید تاوان نرفتنشان به مارسی هنگام بارداری را پس دهند . 

مرینت : ا ... اما این عادلانه نیست آقای آگراست آدرین آدرین

گابریل : آدرین چی . درسته . درسته . آدرین بچه دوست داره تورو دوست داره ولی اگر به مارسی نری وقتی حامله ای آدرین ، بی آدرین 

آدرین : پدرجان شما دریت میگین ولی چرا میخواید زندگی ما از هم بپاشه ؟ 

گابریل : چون من بزرگترشما هستم و بهتز از شما میدونم چی خوبه و چی بده .

پایان فلش بک 

مرینت : آدرین پاشو صبح شده باید بری شرکت

آدرین با حالت خواب : پریه من تو مگه خودت نمیای ؟ 

مرینت : نه خونه خیلی شلخته هست باید خونه رو مرتب کنم 

آدرین : مگه خدمتکارا نیستن که تو بخوای زحمت بکشی ؟ 

مرینت : دلم خواست خودم یکم کار کنم .

آدرین : اوکی من تسلیمم . فقط صبحونه آمادست ؟ 

مرینت : ای شیکمو آره رو میز هست من خوردم تو برو بخور .( بخاطره آزمایشش اینو گفت ) 

آدرین : باشه ...

مرینت منتظر موند تا آدرین بره شرکت و بعد اینکه آدرین بره اونم بری آزمایشگاه واسه تست بارداری .

از زبان آدرین : 

مرینت یجوری شده بود و رفتاراش عجیب غریب بود سعی کردم بهش سخت نگیرم .

_______________________________________________

چند ساعت بعد  آزمایشگاه : 

دکتر : خب آزمایشت تموم شد جوابش تا یک هفته  دیگه میاد .

مرینت : خانم دکتر نمیشه از بیبی چک استفاده کرد ؟ 

دکتر : این تستی که ازت گرفتم اگر باردار باشی میتونه سلامتی بچت و جنسیتش رو مشخص میکنه از بیبی چکم میتونی استفاده کنی ولی آزمایش ما دقیق تر نشون میده .

مرینت : ممنونم ..

______________________________________________

مرینت : دیدم آدرین اومده خداروشکر برای اینکه شک نکنه به خدمتکارا گفتم خونه رو مرتب کنن منم رفتم فلفل دلمه و فلفل تند و گوجه و سیب زمینی خریدم ( ماشالله ) به بهونه اینکه رفتم خرید خونه و اومدم .

آدرین : کجا بودی ؟ 

مرینت : رفتم خرید خونه و اومدم .

آدرین : خب میگفتی من میگرفتم ( جنتلمن ) 

مرینت : نه زحمتت میشد بعد من دلم میخواست یه هوایی هم بخورم .

آدرین : باوشه .

_______________________________________________

یک هفته بعد : 

مرینت : این یه هفته مثل یک سال تموم گذشت دوباره باید بگم که حالم خوب نیست نمیام شرکت .

آدرین : مری آماده شو بریم .

مرینت : آدری سرم درد میکنه نمیتونم بیام میسه تو بری ؟ 

آدرین : باشه اشکال نداره پس خدانگهدار پریه من .

مرینت : خدانگهدارت .

مری از فرصت استفاده کرد و سریع رفت لباس پوشید و رفت به سوی آزمایشگاه .

مرینت : تو سالن منتظر بودم خیلی از خانوما رو میدیدم که میرن میان اونم با شکم های برامده نکنه این بشه برام یه حسرت ؟ 

منشی : خانم مرینت دوپن چنگ میتونن برن .

_______________________________________________ دکتر : بهت تبریک میگم عزیزم شما یه دختر خوشگل نانازی رو دوماهه که بارداری .

مرینت : واقعاااا خانم دکتر ؟ 

دکتر : بله عزیزم دروغم کجا بوده .

_______________________________________________

از زبون مرینت : 

دلم میخواست محکم و بلند داد بزنم من‌ حاملم والی میترسیدم باد بی رحم این موضوع رو به گوش آدرین برسونه . ولی با این وجود یه اسنپ گرفتم و رفتم خونه وقتی رسیدم هنوز آدرین نیومده بود رفتم تند تند تند لباسام و عوض کردم خودم رو زدم به خواب ولی بازم ناراحت بودم چون فردا باید برم مارسی و آدرین رو ترک کنم و این خیلی خیلی عذابم میداد.یهو با صدای آدرین به خودم اومدم .

آدرین : سلام پری جون بهتری ؟ 

مرینت : آره خوبم .( یهو آدرین میفته رو تخت و مری رو بغل میکنه ) 

مرینت تو ذهنش : الان دقیقا بچش رو بغل کرده .

آدرین : من میخوابم میخوام تو بغلت بخوابم .

مرینت : بخواب 🥰

_______________________________________________

فردا صبح : 

مرینت خودش رو زد به خواب آدرینم بیدارش نکرد و وقتی مری بیدار شد آدری داشت صبحونه میخورد.

آدرین : ععع . سلام من دیگه میرم شرکت .

مرینت : برو برو سریعتر .

آدرین : چیزی شده ؟ 

مرینت با بغض : نه ( بعد آدرین رو هل میده بیرون و درو میبنده و پشتش مبشینه ) 

آدرین : مرینت . مرینت . قشنگم چیشده درو وا کن درو واکن توروخدا چی شده بهم بگو .

مرینت : هیچی نشده فقط باید برم ( تیکه آخر رو آروم میگه ) آدرین . آدرین برو مشکلی نیست . فکر کنم رفت و تیکه آخرو نشنید 

_______________________________________________

آدرین رفت و منم داشتم میرفتم سمت فرودگاه که یهو صدای آدرین اومد.

آدرین : میری کحا ؟ 

مرینت : آدرین من. ... من ..

آدرین : حامله ای آره میدونم اشکال مداره ولی حیف بچه من نیست بدون بابا بزرگ شده پروازتم لغو کردم تو پیش خودم میمونی .

مرینت : بابات چی میشه ها ؟ 

آدرین : اون هر گوهی میخواد بخوره ، بخوره تو زن منی اون بچه ی منه و اختیارشم دست من و تو هست نه اون پیر خرف

مرینت : باشه 

آدرین : مطمئن باش که تو تا آهر عمرت مال منی  و هیچکس نمیتونه تو رو از من بگیره ‌

مرینت : باشه ‌آدرین دوستت دارم 

آدرین : منم دوستت دارم 

این دو عاشق هم رو بغل میکنن و بچه شون بدنیا میاد و اسمش رو میزارن ماری و تا آخر عمر به خوبی خوشی کنار هم زندگی میکنن 🥰😍🤩

 

 .

 

 

.

 

 

.

 

 

.

 

 

 

.

 خب میخوام یه رمان بنویسم برای پارت اولش برای این پست 15 لایک و کام و ببهشید اگر بد شد کار اولمه بای بای 

 

 

 

the court of love♥️ p1♥️

the court of love♥️ p1♥️

S.k S.k S.k · 1403/04/08 23:25 ·

سلام من Sk نویسنده رمان واقعیت اینم رمان جدیدم  خدمت حضورتون امیدوارم خوشتون بیاد و حمایتش کنید منتظر حمایت هاتون هستم و‌معنی اسمش دربارِ عشق یا قلمرور عشق هست لذت ببرید😁♥️

دختری که به عنوان ی پسر وارد ارتش میشه بریم بیینم قراره چه بلایی هایی به سرش بیاد و چه جنگ و عشق و عاشقی هایی به وجود میاد 😉