
Fake love

P34
#Fake_love34
ادرین
پاکت رو بهم داد و گفت : بفرمایید جواب ازمایش امده
صدا دار اب دهنمو قوت دادم و پاکت رو ازش گرفتم
نتونستم بازم کنم
اگر بچه فلیکس باشه چی ؟
من : ممنون میتونی بری
رانیا : اون چیه ؟
من : ازمایش دی ان ای اریک
رانیا : یعنی توش نوشته پدرش تویی یا فلیکس ؟
من : اهوم
رانیا : خب بازش کن
من : باشه باز میکنم
به هر حال باید با حقیقت روبه رو بشم
در پاکت رو باز کردم و برگه رو بیرون اوردم
با دیدن جواب چشمم برق زد
دستمو مشت کردم تو هوا پایین کشیدم و گفتم : یس !
رانیا : چی شد ؟
من : بچه منه ! میدونستم !
رانیا : اگه میدونستی چرا استرس داشتی ؟
من : خیلی خب مطمئن نبودم
روی زمین نشستم و به دیوار تکیه دادم دستمو روی زمین گذاشتمو گفتم : تو هم بشین
کنارم نشست و به دیوار تکیه داد
ده دقیقه ای در سکوت کنار هم نشستیم
سرمو به دیوار تکیه دادم بهس نگاه کردم و گفتم : یه چیزی بگم ؟
رانیا : بگو
من : رل میزنی ؟
رانیا : چی ؟!
من : دوست دخترم میشی ؟
نگاهشو ازم گرفت و گونه هاش سرخ شد
من : من سکوت رو نشانه جواب مثبت میدونم
جوابی نداد
پس اونم همینو میخواد
بهش نزدیک شدم و بوسیدمش و دوباره امدم عقب و سر جام نشستم
با چشم های درشت بهم نگاه میکرد
جوری زدم زیر خنده که انگار دیوونه بودم
اونقدر خوشحالم که نمیدونم دارم چکار میکنم
خوشحال واسه اینکه اریک بچه منه و اینکه بلا خره تونستم مخ رانیا رو بزنم
به هر حال اونم نمیتونست بیشتر از این در برابر جزابی من مقاومت کنه