وبلاگ لیدی باگ

P27

#fake_love27
ادرین 
وارد پارتی شدیم 
به درورش نگاه کرد و گفت : همونطور که فکر میکردم مزخرفه 
من : سخت نگیر خوبه که 
یه دختره امد جلو و گفت : یکم خوش بگذرونیم ؟
دستمو روی شونه رانیا گذاشتم و گفتم : ما باهم امدیم
چشم قره ای رفت و گفت : اوکی 
دستشو گرفتم کشیدمش سمت دیگه ای 
رانیا : چقدر پرو بود !
من : اگر میخوای کسی کاری باهات نداشته باشه باید پیش هم بمونیم
رانیا : تو تا حالا امدی اینجا که اینا رو میدونی ؟
پوزخندی زدم و گفتم : من یه مدت اینجا رو میچرخودم 
رانیا : کی رو با خودت میاوردی که کسی کاری باهات نداشته باشه ؟
چشمامو چرخوندم و گفتم : خب ..... من میومدم که کاری با کسی داشته باشم
مرینت و در امد تو 
من : اه مرینت امد دیگه بیخیال این حرفا 
تو همینجا بشین منم اونجا میشینم کاری داشتی بیا پیشم 
مرینت امد جلو و باهم سر یه میز نشستیم 
مرینت : چرا اینجا قرار گذاشتیم ؟
من : شاید بخاطر اینکه تو الان منو کشتی و کسی نباید منو ببینه اگه دوست داری داد بزنم و به همه بگم تو منو کشتی ولی من نمردم 
مرینت : باشه باشه 
من : من کلی مدرک دارم که تو ادم استقدام کردی منو بکشن و قبلش اون برگه ها رو دادی امضا کنم که همه چیزم به تو برسه 
مرینت : تو ورشکته شدی اگرم برگردی دیگه چیزی نداری 
خندیدم و گفتم : تو واقعا فکر کردی من به این راحتی ورشکته میشن و میمیرم ؟ اون برگه ها فقط برای گول زدم تو بود شرکت مالی برای من کار میکنه 
مرینت : چرا این کارو کردی ؟
من : که خودت بیوفتی تو تله خودت 
مرینت : از من چی میخوای ؟
من : از زندگی من برو بیرون اگر خودت با پای خودت نری بیرون میندارمت بیرون
از سر میز بلند شدم 
من : اه راستی اریک پیش من میمونه 
مرینت : اریک پسر تو نیست ! امشب اونو از خونت دزدیدن 
من : حتی اونم بازی بود ؟ اونو از کجا اوردی ؟!
مرینت : اون بچه منو فلیکسه 
نتونستم خشم خودمو کنترل کنم دستمو مشت کردم و کوبیدم رو میز 
فلیکس عوضی !
رفتم سمت مبلی که رانیا اونجا نشسته بود به اون درور نگاه کردم ولی نبود 
این کجا رفته ؟