
Fake love

^_^
#fake_love3
وارد ساختمون شدم کتمو در اواردم و رفتم پیش الیا و همو بغل کردیم
الیا : مامانت بازم گیر داد
من : اره ولی پیچوندمش
الیا : خوبه
چشمم به یک نفر افتاد که روی مبل نشسته بود سرشو بلند کرد
چشماش رو شناختم همون پسره بود که امشب امدن خونه ما
الیا : میشناسیش ؟
من : اره خانواده هامون باهم دعواشون شد
میگم به نظرت خبر دارن پسر شون میاد اینجا ؟
الیا : نمیدونم
من : اگه تو اینترنت ابروشونو ببرم چی میشه؟
الیا : دیوونه ای ؟
گوشیمو در اواردم و ازش عکس گرفتم
من : به نظرت کافیه ؟
الیا : نه
من : بیا با این ازمون عکس بگیر
رفتم سمتش سرشو بالا گرفتم و بوسیدمش
خاستم برم دستمو گفت نزاشت و گفت : تو هوری بهشتی ؟ اومدی منو ببری بهشت ؟
انقدر مست بود که چرت و پرت میگفت
من : من هوری جهنمتم اومدم ببرمت جهنم !
ادرین : اگر تو منو میبری حاضرم روزی ۱۰۰ بار برم جهنم !
ازش خندیدم و گفتم : خاک تو سرت
دستمو از تو دستش کشیدپ و رفتم سمت الیا
با دهن باز بهم نگاه میکرد
من: گرفتی ؟
الیا : ااره ...گرفتم
من : خوبه
الیا :میخوای اینا رو بزاری اینترنت ؟
من : الان نمیزارم ولی شاید در آینده گذاشتم