پارت ۱ رمان عشق خطر ناک است

R.m R.m R.m · 1401/07/28 11:46 · خواندن 2 دقیقه

بفرمایید ادامه مطلب ~

 

شاید به نظر خیلی هاتون عشق چیز زیبایی باشه 

ولی به نظر من عشق خطر ناکه 

اسم من مرینته

طراحی رو خیلی دوست دارم  

وقتی بچه بودم پدر و مادر رو از دست دادم و با عموم زندگی میکنم اون یک پسر به اسم ادرین داره که اونم مادرش رو از دست داده 

عمو هم بیشتر موقع ها مسافرت کاریه 

من و ادرین رو ناتالی بزرگ کرده 

ناتالی خدمتکارمونه درسته که زیاد احساساتش رو نشون نمیده ولی خیلی مهربونه 

من هر کسی رو که دوست دارم از دست میدم 

اول پدر و مادرم و بعد.....

بزارید بقیش رو واستون تعریف کنم 

 

 

 

مرینت 

چشمام رو باز کردم و خنیازه کشیدم نشستم روی تخت و به درو ورم نگاه کردم 

دیدم ادرین چشبیده به در 

با تعجب بهش نگاه کردم و گفتم : تو ...

نزاشت حرفم رو بزنم و گفت : هیس هیچی نگو 

چند دقیقه همونجا وایساد و بعد صدای در امد 

ادرین : وای امد 

در باز شد ادرین سری رفت پشت کمد ناتالی امد تو و گفت : لایلا رفته میتونید بیاید بیرون 

ادرین امد بیرون و نفس عمیقی کشید و گفت : اخیش

من ازش خندیدم و گفتم : بازم لایلا امده؟

_ اره بازم اون امده 

تا کی میخای اینطوری ازش فرار کنی 

_ تا ابد 

ادرین پرید بغل ناتالی و گفت : خیلی ممنونم ازت 

ناتالی گفت : صبحانه امادس بیاید پایین 

و رفت 

ادرین هم رفت سمت در و گفت : لباسات رو عوض کن بیا 

من : باش 

ادرین رفت منم لباسام رو عوض کردم و رفتم پایین سر میز نشستم و مثل همیشه ما دوتا تنهایی صبحانه خوردیم 

صدای زنگ در امد 

ادرین : ای بابا این ول کن نیست 

سری بلند شد و رفت پشت پیانو قایم شد و گفت : اگه اون بود بگو من خونه نیستم 

بعد از چند دقیقه لوکا وارد سالن شد 

من : ادرین بیا بیرون لوکاس 

ادرین امد بیرون و اروم زمزه کرد : خوش رفت برادرش امد 

اوکا : چیزی گفتی ؟

ادرین : نه هیچی خوش امدی 

من : خوش امدی لوکا 

دستاش رو پشتش گرفته بود و گفت : مرینت یه سوپرایز برات دارم 

من : چی؟؟

لوکا دستش رو اوارد جلو و یک برگه توی دستش بود 

من : این چیه؟

لوکا : مسابقه طراحی 

من با خوشحالی گفتم : کجا !!!

وقتی دیدمش گفتم شاید دوست داشته باشی شرکت کنی 

امروز اخرین مهلتشه اگری دوست داری بیا بریم 

من : اره اره دوست دارم وایسا الان میام 

بدو بدو رفتم توی اتاق پالتوم رو برداشتم و امدش پایین 

من : بریم 

ادرین : منم میام 

من : باشه بیا