افکار عاشقانه تک پارتی
اومدم بد تک پارتی افکار عشق متتظر نظرات رنگی رنگی تون هستم😇
لوکا این چطوره ؟
لوکا: اره این مدلش بهتره .
_ پس اینو بر دار
لوکا: باشه
_ من میرم تو ماشین
توی ماشین تو گوشیم چرخیدم که روی عکس ادرین استپ شد.
اولین قطره اشکم با صدای خاصی افتاد .
دوستت دارم!
تق تق پنجره منو از گذشته با حال اورد .
لوکا با لبخند به پنجره می زد .
پنجره رو پایین دادم که لبخند از روی لبش پرید و گفت" گریه کردی؟
_ نه عطسه کردم اینطوری شد
لوکا: اهان ! افیت باشه
_ سوار شو بریم
لوکا : باشه
*****
واییییی مراقب باش !
داره اشتباه ............
لوکا ... بیداری
چشاتو باز کن .........
صدای امبولانس توی گوشم پیچید..
پرستار: خانم برید عقب
_ ولش کنید.!! مال منه
پرستار:خانم ایشون بیمارن
انگار دست و پاهام سست شدن و روی زمین افتادگ .
صدایی که بهم ارامش میداد بیدارم کرد .
مرینت دوستت دارم!
احساس کردم صدای جیغ جیغویی داره میاد .آروم آروم زیاد و زیا تر میشه .
چشمام رو باز کردم . نور مستقیم و زیبای افتاب توی چشمام خورد .
ادرین: مرینت بیا صبحونه
این صدای ادرینمه من اون بالا ها بودم یا تو خواب .
شاید واقعیت
_ اومدم .
تو راه با دستم دلپم رو کشیدم دردم اومد .
یعنی اون خواب بود. فقط یک خواب .
لبخند زدم و با سرعت به صبحونه خوری رفتم
بعضی از رویا ها یا اتفاقات تلخ فقط یک رویا یا خواب هستن . پس فراموشش کن و از لحظه های شیرین لذت ببر.