بوم بوم 

وقت تغییره

وقت درخششه

الان نوبت توست که بدرخشی

بر خیز و مانند یه ستاره بدرخش

مثل ماه کامل راه رو روشن کن

مثل خورشید زندگی رو به این مکان مرده بیار

الان نوبت توعه که بدرخشی

برخیز و بدرخش

*********

وقت مهمونیه

غم و غصه هات رو فراموش کن

امشب رو شاد باش

*********

وقت رقصه

غم و غصه جایی نداره

فردا هم روز خداست

پس شاد باش 

چون ما فقط همین امشب رو داریم

مرینت: بچه ها میدونم که همه میخوایید کمک کنید و حق هم دارید ولی نمیشه اینکار رو کنید من میخوام تغییراتی تو آهنگ ایجاد کنم...

(چند دقیقه بعد)

مرینت: شروع کنید.

آدرین: یه دل داریم ریاضی

یه دل داریم جبر

یه معلم داریم به اسم.....

خانوم مندلیف.

یک معلم داریم که اسمش ما رو یاد لیف حموم میندازه

یک دل داریم ادبیات

یک دل دارم علوم

یه دل داریم ریاضی.

دیگه چی داریم.

یک کلاس پر از بچه!

بچه های غیر عادی

بچه های شیطون.

آدرین: حالا شما باهام بخونید.

کتاب و درس و مشق

همه رو بریز دور

اما صبر کن

اول اونو بخون

مردم میگن اگر سدیم و کلر رو ترکیب کنی...

نمک بدست میاری!

میگن که اگر برای جبر علامت ضرب بزاری با x اشتباه گرفته میشه

یه دل داریم ریاضی

یه دل داریم ادبیات

یه دل داریم که توش پر درسه

لا لا لا لالا

مرینت: نینو.

نینو:

یه دل داریم ریاضی

یه دل داریم جبر

یه معلم داریم به اسم.....

خانوم مندلیف.

یک معلم داریم که اسمش ما رو یاد لیف حموم میندازه

یک دل داریم ادبیات

یک دل دارم علوم

یه دل داریم ریاضی.

دیگه چی داریم؟

یک کلاس پر از بچه!

بچه های غیر عادی

بچه های شیطون.

مرینت: آلیا.

آلیا:

رفیق اینجا دنیای ماست

بدون اجازه ما هیچ کاری نکن.

اینجا قلمرو منه.

آره رفیق اینجا قلمروی ماست.

اینجا متعلق به ما شیطونا ست.

نینو:

آره رفیق اینجا اینطوریه

کتاب و درس و مشق

همه رو بریز دور

آدرین:

اما صبر کن

اول اونو بخون

مردم میگن اگر سدیم و کلر رو ترکیب کنی...

نمک بدست میاری!

میگن که اگر برای جبر علامت ضرب بزاری با x اشتباه گرفته میشه

یه دل داریم ریاضی

یه دل داریم ادبیات

یه دل داریم که توش پر درسه

مرینت:

پیر شدیم از اینهمه درس

خسته شدیم.

کلا یه دل داریم که همونم پر درسه

میگن صفر به المانی میشه null

کی اهمیت میده؟

ما که کلا یه دل بیشتر نداریم.

یه دل داریم که همون هم از دست این درسا پیر شده.

آدرین:

ما در طی روز بچه های عادی ای هستیم.

اما وقتی شب میشه....

وقت مهمونی و پارتی های دبیرستان ماست!

مرینت: اما بعضی وقتا این مهمونی ها خوب پیش نمیرن.

مثلا وقتی این مهمونی ها توی روز اند و معلم گیرت میندازه.

اون موقع فقط باید فرار کنی.

آلیا:

امتحان و کتاب و تست دیگه برام اعصاب نگه نداشته

خستم از این درسا

این همه درس میخونی آخرش هیچی نمیشه

اگر سدیم و کلر رو ترکیب کنی نمک بدست میاری!

خب که چی؟

کی اهمیت میده؟

مرینت:

این دنیا دنیای عجیبیه

آره عجیبه

من اهمیت به درسام نمیدم

باید بدم؟