مهمونی دوستانه پارت 15(ماجرا های گروه سرود: بخش9: تغییرات)
بوبم بوم
امشب شب جشنه
امشب شب شادیه
بوم بوم
غم امروز جایی نداره
ناراحتی ها رو بنداز دور
بوم بوم
راه برو شاد باش
از زندگی لذت ببر
مرینت: خودم به این مسئله رسیدگی میکنم راستی لوکا کارت دارم.
لوکا: ام باشه صبر کنید منم بیام.
(جای دیگر)
مرینت: لوکا نظرت رو راجب آهنگ بگو.
لوکا: رک بگم؟
مرینت: آره.
لوکا: متن جالبیه ولی ساز های زیادی داره و چیز هایی داره که بهشون نیازی نداره. و البته اینکه تو فک میکنی چون میتونی از همه کمک بگیری به این معنیه که همه باید شرکت کنند هم بی تاثیر نیست. و فکر میکنم آدرین هم باید بخونه نه اینکه برقصه چون اون سازنده ی آهنگه. و برای لباسا هم ار ناراحت نمیشی باید بگم که تو باید لباسای مخصوص آهنگ رو بکشی. نه اینا رو. اینا لباسای قشنگی اند ولی به اهنگ نمی خوره.
*نفس عمیقی*
لوکا: مرینت من میدونم که هم تو هم بقیه میخواید کمک کنید ولی حضور کل کلاس دیگه زیادی زیاده و میدونم که گفتن این موضوع به اونا سخته ولی تو باید بهشون بگی. و گرنه اونا وقتی میفهمن که دیگه خیلی دیره.
مرینت*نفسی عمیق*: مرسی که صادقانه با من حرف زدی.
مرینت بر روی صحنه میرود.
مرینت: بچه ها میدونم که همه میخوایید کمک کنید و حق هم دارید ولی نمیشه اینکار رو کنید من میخوام تغییراتی تو آهنگ ایجاد کنم...
(چند دقیقه بعد)
پایان