بلند شو از جات
پاشو برقص
بلند شو بلند شو بلند شو برقص
فردا امتحان داری پس پاشو برقص
ریاضی ، جبر
ادبیات، زبان
علوم ،فیزیک
درسای یه دبیرسستانی ساده
گروه سرود
هماهنگی
ویولون و گیتارو طبل
یه متن خوب
 یه بازی ساده
به جای درس
 به جای مشق😉

بنده به درخواست یکسری ها میخوام کمی پیش مقدمه برای این شیکا هست شیکی هست حالا هرچی که هست رو نشون بدم.

یه چیزی: در مورد شخصیت هایی که معرفی میکنید لازم نیست همه علایق اونا رو بهم بگید فقط کافیه تا اسم، فامیل، سن ، لقب و اخلاقیات کلی شون رو بگید. من میخواستم تو پارت های پیش شخصیت این دختره یا شخصیتی مشابه اونرو بیارم که به خاطر جزئیات من کمی گیج شدم.

هرچند: من قبلا شخصیت های اصلی رو تعیین کردم ودیگه نمیتونید شخصیت اصلی دیگه ای رو بیارید.فرض کنید که بخوایید از یک کلاس30 نفره 30 نگرش متفاوت داشته باشید. شاید اون شخصیت هارو به عنوان نقش مکمل(خودمم نمیدونم چیه) یا شخصیت سرگرم کننده بیارم. ولی این نوع شخصیت ها فقط یک یا دوبار در صحنه حاضر میشوند و هیچ نقش به خصوصی در امور داستان ندارند.

نکته ی آخر: تاکید میکنم فقط نکات کلی رو دربار شخصیت هاتون بگید.فقط نکات کلی. برای اینکه بفهمید چه نوع ویزگی ها بیشتر مهم هستند میتونید به بیوگرافی داستان مراجه کنید. دوباره میگم برای اون فراموش کار ها من نیازی به علایق و درصد رحم و تنفرات یا محل کار ندارم. فقط اسم، فامیل ، سن، و توانایی ها یک چیز کلی از اخلاق شون.

*******************************************بابت این سخنرانی عذر میخوام ولی این برای شفاف سازی لازم بود. برید ادامه*****************************************************

*فردا*

مرینت: سلام.

(همه با قیافه ای ناراحت مرینت را نگاه میکنند)

مرینت(رو به آدرین): چی شده؟ چرا همه اینطوری رفتار میکنند؟

آدرین: امروز قبل از اینکه تو بیایی ما میخواستیم طنابا رو چک کنیم. یک دفعه یکی از طنابا پاره شد و لونا هم باهاش افتاد الان از بیمارستان برگشتیم. دکتر گفته تا یک ماه نمیتونه برقصه.

آلیا: خیلی عجیبیه. ما همه رو طنابا رو چک کردیم چرا وقتی برای بار دوم خواستیم چکشون کنیم پاره شد؟

ناتریشیا: سلام تا خبرا رو شنیدم اومدم.*نگاهی به طناب* این رد چاقو هست.

آدرین: یعنی یکی از عمد این کار رو کرده؟

ناتریشیا: احتمالا. ولی این قطعا تصادفی نیست.

آلیا: ولی مگه کیم نگهبانی نمیکرد؟

کیم: آی سرم.(تازه بهوش اومده)

نینو: کیم. تو دیدی کی طنابا رو پاره کرده؟

کیم: طناب؟ کدوم طناب؟

مرینت: تو فردی که طنابا رو پاره کرده رو دیدی؟

کیم: نه کاملا اون خیلی سریع بود. ولی از جثه اش معلوم بود که یه دختره. واو! یه دختر نینجا!

رز: کیم!

کیم: جانم چی شده؟

لوکا: به خاطر کاری که اون دختر کرده الان لونا تو بیمارستان هست و ما هیچ سر دسته ای برای رقاص ها نداریم.

کیم: اوه ببخشید. شرمنده دست خودم نبود.

 

پایان

بخاطر برنامه امتحانات من احتمالا تا اواخر خرداد نیستم.