من و تو تا ابد p 5

Waze Waze Waze · 1400/12/16 10:26 · خواندن 4 دقیقه

بپر ادامه

فقط یادت باشه وقتی از ادامه مطلب اومدی بیرون یه لمس روی لایک بکن و یه نظر هم بده

اخه چند بار باید گفت 

😂😂😂 شوخی کردم فقط یادت نره

از دید آدرین 

با صدای زنگ تلفون از خواب بیدار شدم 
ای بابا نمی زارن ی خواب راحت بریم

گوشی رو جواب دادم 

آدرین:بفرمائید(با حالت خواب آلود)

نینو:سلام رفیق خوبی اه خواب بودی ببخشید
آدرین:نه بیدار بودم فقط دراز کشیده بودم 

نینو:من نمی دونم ولی دیگه باید بیدار می شدی اصلا نگاه به ساعت کردی؟

آدرین:حالا مگه ساعت چنده 
اه اه ساعت ۱۲

نینو:بله و فکر کنم دیگه باید بیدار می شدی چون ساعت ۲ باید اون جا باشیم

پس زود حاضر شو

آدرین:باشه باشه جوش نیار بای 

وایی خیلی دیر شده و من سر به هوا تازه بیدار شدم 
سریع خودمو مرتب کردم و رفتم بیرون 

به مامان و بابام سلام کردم (مامانش زندست)

و رفتم صورتم رو شستم تا مثل زامبی های رنگ پریده نباشم 

یکمی هم صبحونه خوردم 

و رفتم تو اتاقم تا حاضر بشم 

در کمدم رو باز کردم و یه هودی (ی نوع سوییشرت بدون زیپ)
مشکی که روش نوشته بود A با یه شلوار لی  مشکی پوشیدم 
و زنگ زدم به مرینت 
بعد از چند تا بوق برداشت 

مرینت:بله 
آدرین:سلام خوبی
مرینت:مرسی ممنون
آدرین:مرینت حاضری؟
مرینت:تقریبا
آدرین:باش فقط خیلی سریع حاضر شو که ده دقیقه دیگه اونجام 

مرینت:باش بای 
تلفون رو قطع کردم یه ادکلن ملایم زدم

سوئیچ ماشین بوگاتی رو برداشتم و راه افتادم به سمت خونه مرینت 

از دید مرینت

تلفون رو قطع کردم و رفتم تا کاملا حاضر بشم 

ی لباس سفید آستین بلند که روش نوشته بود Girl
با ی شلوار مشکی جذب پوشیدم 

و ی آرایش کم و ملایم کردم

داشتم کیفم رو آماده می کردم که تلفون زنگ خورد 
جواب دادم 

مرینت:جونم

آدرین:مرینت من دم درم زود بیا پایین 

مرینت:باش الان میام خداحافظ
خیلی سریع کیفم رو آماده کردم

و از مامان و بابا خداحافظی کردم 
کفش های مشکی هام رو پام کردم و رفت پایین

مرینت:باش الان میام خداحافظ
خیلی سریع کیفم رو آماده کردم

و از مامان و بابا خداحافظی کردم 
کفش های مشکی هام رو پام کردم و رفت پایین 

ماشین آدرین رو دیدم و رفتم صندلی عقب نشستم
آدرین:چرا رفتی عقب بیا جلو بشین 
مرینت:نه خوبه راحت مرسی
آدرین:الان می خوای بگی خجالت میکشی بیا دیگه خانوم خوشگله 
با اسرار آدرین رفتم صندلی جلو نشستم 
آدرین:آهان این جوری خوب شد 
همین جوری داشتیم می رفتیم ظبط هم روشن بود 

که آدرین یهو صدای ضبط رو کم کرد 

گفت زیاده بقیش تو پارت بعدی جاش میدم