
من تو تا ابد 2پارت با هم

ببخشید امروز ۲ تا پارت دیگه هم میدم
برو ادامه
امیدوارم خوشت بیاد
ولی اینو بگم برای اینکه دو پارت با هم نیدم هر دفعه چون یکم نوشته هاش کوتاهه
مرینت
با صدای آلارم گوشیم از خواب بیدار شدم
باز یک روز خسته کننده دیگه توی دانشگاه شروع شد
خسته و کوفته رفتم طبقه پایین
سلام بابا سلام مامان
مامان و بابا:سلام دخترم
مامان:صبحونت آمادست سریع بخور که دیر نرسی دانشگاه
سریع صبحونه رو خوردم و رفتم طبقه بالا
ی کت و شلوار پوشیدم و ی کروات زدم و از مامان و بابا خداحافظی کردم و زدم بیرون از خونه
رفتم سمت ایستگاه اتوبوس و خدم رو به زور توی اتوبوس جا دادم
اه له شدم
_وای خانوم چقدر غر می زنید همین که هست
با این حرفی که بهم زد خجالت کشیدم و تا آخر هیج حرفی نزدم
آخیش بالاخره رسیدم دانشگاه
رفتم داخل کلاس و چون جا نبود مجبور شدم آخر کلاس بشینم
وقتی کلاس تموم ش داشتم از کلاس می رفتم بیرون که
سرم محکم خورد به جایی و تالاپ صدا داد
آیی سرم این دیگه چی بود؟
آدرین:آخ سلام ببخشید مرینت
مرینت:خوردم به تو؟
آدرین:اوهوم
مرینت:
مرینت:حالا ولش کن کاری داشتی اومدی دنبالم؟
آدرین:اه اره میلن داشت دنبالت می گشت کارت داشت
مرینت:آهان مرسی که گفتی فعلا بای
آدرین:بای
و زیر لب ی چیزی گفت که نشنیدم چی گفت و رفت
رفتم دنبال میلن تو سالن غذا خوری
که پیداش کردم
مرینت:سلام خوبی
میلن:سلام بله ممنون
مرینت:آدرین گفت که کارم داری
میلن:اه اره دستش کرد نکندی خواستم بهت این رو بدم
پاکت رو از میلن گرفتم
مرینت:این دیگه چیه
میلن:بخون خودت می فهمی
پاکت رو باز کردم
یک شعر نوشته بود و بعد از خوندن شعر فهمیدم که چیه
کارت عروسی بود
مرینت:وااای مبارک عشقم امید وار تو و ایوان به پای هم پیر شید
میلن:خیلی ممنون بالاخره یک روز نوبت تو هم میرسه
مرینت:واای نگو ترو خدا
بعد میلن خندید و رفت
خیلی خوش حال بودم و رفتم که به آلیا هم خبر بدم
که شنیدم یکی صدام کرد برگشتم و نگاه کردم و دیدم....
خب تمامید
باباییییی