به اسم تو...

پارت ۳ بود گمونم
بوشوت ادامه...
قبلش مهسا جان لطفا واسه یکی از پستا کاور درست کن من اونو کپی کنم ممنون
یا اینکه اگه مشکلی نیست توی آموزشات ساخت کاور رو هم بزار
احساس میکردم یکی بالا سرمه ولی کسی نبود
دخترا رفتن اشپز خونه و اون پسره هم اینجا رو مبل داشت با گوشی ور میرفت که یهو یچیز سیاه اومد جلو صورتم و دوباره رفت
-اهای خانوما اینجا گربه دارید
-وااای خدا تو پیداش کردی ،اره اون گربه منه و انگار ازت خوشش اومده چون توپشو اورده تا باهات بازی کنه
دهنم باز مونده بود گربه اومد قشنگ چَمبره زد روی پاهام
-پس که اینطور
دستمو اروم کشیدم روی گربه
-هی بلوبری این زبون میفهمه
وای نه من چی گفتم طاقت بیار ادرین
-تو بامن بودی
-خب اره دیگه
-آناناس
-بلوبربری
-ببند تو موهای منو کی دیدی من که کلا کلاه سرم...بود..نکنه..تو
وای نه لو رفتم
فلش بگ به چند ساعت پیش
(داشتم از پنجره نگاهش میکردم
تا اینکه اومد سمت پنجره و درشو بست و پرده رو کشید اما گوشه پنجره باز بودو داشت باخودش حرف میزد
یهو کلاه کشید از روی سرش
منم بیخیال شدمو برگشتم سمت خونم برم که یه سوزشی روی پهلو حس کردم
اون یه گوله بود اما از کجا)
پایان فلش بگ
-تو داشتی زاغ سیاه منو چوب میزدی ها
همونجا توی آشپز خونه یه کفگیر بزرگ فلزی برداشت یه نگاهی بهش انداخت و بعد گذاشت سر جاش و یه ملاقه برداشت
منم جونمو ورداشتمو فرار کردم سمت سرویس بهداشتی
انچه خواهید خواند...
لعنت بر پدر بی پدرت
بدبخت مامانت و بگو که زور زده تورو ادم کنه اما نشده
-من مامان ندارم میفهمی
-چی
پایان پارت کوتاه بود اما شاید امروز ۲تا پارت دادم