love ❤️ p1

𝓢𝓱𝓪𝓻𝓲𝓲𝓲𝓲 𝓢𝓱𝓪𝓻𝓲𝓲𝓲𝓲 𝓢𝓱𝓪𝓻𝓲𝓲𝓲𝓲 · 1400/12/13 15:41 · خواندن 2 دقیقه

چون خیلی استقبال شد زود پارت اول رو گذاشتم 

بزن بریم

با صدای زنگ گوشیم از خواب بیدار شدم به زور یکی از چشمام رو باز کردم و صفحه گوشی رو نگاه کردم

واااااااااااااااااااای😱

 

آلیاعه

جواب دادم:الو سلام ( علامت مرینت + علامت آلیا _ ) _ مرینتتتتتتتتتتتتتت میکشمتتتتتتتتنتتت +بالاااااا قمر بنی هاشممممممم😳 چی شده ؟ _ که چی شدهههههه؟ هیچ ساعت و نگاه کردیییی؟ + نه مگه چیه؟ _ خاک بر سرت بکنم دانشگاه داریم😐

+(به ساعت نگاه کردم دیدم ۵ صبحه😐) خیلی ب‌.ی‌.ش‌.ع‌.و‌.ر.ی آلیا ۵ صبح دانشگاه کجا بود؟ _ 😂😂😂😂😂😂😂😂خوب سر کارت گذاشتماااااااااا😂😂😂😂 +هر هر رو آب بخندی😡 _حالا اشکال ندارد بزرگ میشی یادت میره😆 + تو دیگه خ.ف.ه خدافظظظظظظظ _ خداحا...... (مرینت تلفن رو قطع کرد)

 

+آخیش راحت شدم ولی بهتر میتونم به نقشم برسم شاید خواب میموندم😝

نشستم جلوی آینه شروع به آرایش کردم چون دانشگاه حراست داره(میدونم اونجا حراست نداره ولی برای جالب شدن داستان میگیم حراست داره🤭) یه ریمل زدم با یه خط چشم نازک یه رژ گونه صورتی کمرنگ و یه رژ لب کالباسی موهام رو هم گوجه ای بستم وای خدا چه خوشگل شدم بزنم به تخته🪵 یه شومیز سفید و یه دامن مشکی تا روی زانو پوشیدم به به چه چیزی توساعت شیش و نیم بود و هفت در دانشگاه باز میشد و هفت و نیم کلاس شروع میشد رفتم پایین به مامان و بابا سلام کردم خیلی تعجب کرده بودن که الان نه تنها بیدارم بلکه آمده هم هستم رفتم صبحونه خوردمو سوار ماشین بابا شدم و راه افتادم به سمت دانشگاه ۵ دقیقه به هفت رسیدم رفتم جلوی در راس ساعت هفت در باز شد هیشکی به جز من اونجا نبود رفتم به سمت کلاس و شروع کردم به جویدن آدامس رفتم کنار صندل استاد و ۴ تا آدامس چسبوندم به صندلی بدم میاد از مرتیکه خپل🤢 کارم که تموم شد خیلی ریلکس نشستم سر جام 

کم کم بقیه هم اومدن آلیا از دیدن من اونجا تعجب کرد چون من همیشه دیر میکردم با لبخند بهش نگاه کردم و گفتم نخوری منو؟ خوب خودت زود بیدارم کردی همینجور داشتیم حرف می‌زدیم که یه پسره اومد تو کلاس موهاش طلایی بود و چشماش هم به نظر رنگی میومد چه خوشگله 😅

منتظر بودم بیاد بشینه روی یکی از نیمکت ها و سلام کرد چیییییییییی؟ استاد اینه؟

ولی آدامس هااااااا

بدبخت شدم😱 

استاد شروع کرد به حرف زدن (علامت آدرین&)&سلام به همه من آدرین آگراست هستم استاد شما آقای داماکلیس دیگه استاد شما نیست و من هم قوانین خودمو دارم قانون اول بی احترامی ممنوع قانون دوم مسخره بازی ممنوع قانون سوم هر جلسه که درس میدم جلسه بعدش میپرسم پس تنبلی ممنوع

 

خب امیدوارم دوست داشته باشین

مهسا جون اگه میشه یه برچسب love ❤️‌ درست کن

واسه پارت بعد ۱۵ تا کامنت ۱۰ تا لایک