پارت دهم عشق ناشناخته
سلام سلام خوبید ؟ با اینکه قرار بود یه هفته پارت ندم ولی دادم پس شما هم لطفا لایک و کامنت بدید
بپر ادامه
از زبون مرینت
وقتی بیدار شدم روی تختم بودم و آدرین هم رفته بود . چی ؟ آخه چرا بدون خداحافظی رفت 😭😭 حالا که اینطور شد منم باهاش قهرم بله باهاش قهرم ( نمیتونی مرینت خانم نمیتونی / ساکت شو لونا لو نده / عه نویسنده جون چرا اعصابت خش دار شد / 😒/ اینجوری نگاهم نکن / میکنم اصلا دلم میخواد فهمیدی یا نه / نوچ / فک کنم قبلا نگفتم درگیر شدن با نویسنده واست عواقب بد بد داره نه ؟ / گفتی فقط من محل ندادم 😅/😐) تا خواستم از روی تختم بلند شم گوشیم زنگ خورد آدرین بود . می خواستم بردارم ولی گفتم اون بدون خداحافظی رفت پس حقشه که جوابشو ندم وقتی تلفن رو قط کردم یه لحظه گوشیم رو نگاه کردم دیدم 20 بار زنگ زده فکم افتاد پایین ساعتارو نگاه کردم همه رو با یک دقیقه فاصله زده یا خدا بیچاره چقدر منتظرم بوده نه مرینت دلت نباید به رحم بیاد اون بدون خداحافظی از تو رفته حتی اگر دنیارم برام فرش کنه باهاش قهرم . داشتم همین طور با خودم کلنجار میرفتم که دوباره زنگ زد و منم ردش کردم اینبار پیام هم داد گفت :
خانم خوشگله ما رو قابل نمیدونی نمیزاری باهات حرف بزنم ؟ بردار دیگه پرنسس
وای خدا چه لقب قشنگی بهم داده بود ولی من نباید خام حرفاش شم واسش نوشتم : نه خیر نمیدونم ، چون جناب عالی بدون خداحافظی با من رفتی منم باهات قهرم دیگه هم پیام نده یا زنگ نزن وعلا بلاک میشی
- ای بابا پرنسسم می خوای نازتو بکشم . باشه اونم میکشم ولی بخدا قسم دلم نیومد بیدارت کنم واسه همین واست یادداشت گذاشتم فک کنم ندیدیش هنوز نه ؟
- خداحافظ تا ابد
- نه وایسا ترو خدا بلاکم نکن
هاه هاه شدی 😈😈 ولی دلم واست تنگ میشه . وایسا نباید دلم واسش تنگ شه ( تو کی انقد بی رحم شدی من خبر ندارم ؟ / لونااااا / جاناااا / ببند فکتو / 😋 نوموخوام / نوموخوای ؟ باشه... نویسندهههههه / ها چته ؟ / این لونا منو اذیت میکنه / لونا : وا من چیکار کردم اول خودت شروع کردی / بس کنید بینم با هر دوتونما) ببینم گفت یادداشت؟ کجا گذاشته یعنی ؟ عه اینجاست چطور ندیدمش ؟ نوشته :
سلام عزیزم میدونم الان خیلی عصبی هستی از دستم که بدون خداحافظی رفتم ولی دلم نیومد بیدارت کنم مثل یه بچه ی ناز توی بغلم خوابیده بودی منم نتونستم بیدارت کنم ولی از همین جا میگم خیلی دوست دارم مرینت و بازم ببخشید و همچنین خداحافظ
وایی من چرا ندیدمش 😭 بزار بهش پیام بدم . نه نمیدم باید ببینم اگر من یه روز اینجوری کردم حاضره چیکار کنه واسم ( خود درگیر / ببند / 😋/ 😡)
- مرینت تلفن کارت داره عزیزم
- الان میام مامان
بعد بدو بدو رفتم پایین و تلفن رو برداشتم حتی فکرشم نمیکردم که آدرین باشه آخه شماره ی خونه مون رو نداشت ولی بود وقتی گفتم :
الو ؟
و اون جواب داد:
سلام مرینت خانم مزاحم که نیستم ؟
خواستم قط کنم ولی انگار یه نیرویی بهم میگفت به صدای پر انرژیش نیاز دارم
- چرا بهم زنگ زدی ؟ مگه نگفتم دیگه نه زنگ بزن نه پیام بده؟ . اصلا تو شماره ی خونمون رو از کجا آوردی ؟
- دیگه دیگه
- بگو آدرین زود
- نه
- بگو
- نمیگم
- باشه پس خداحافظ
- نه وایسا
- چیه چی میگی ؟
- من چند بار باید بگم ببخشید؟
- صد بار بگی هم کافی نیست حالا هم برو کار دارم
- عمرا برم تا وقتی تو منو نبخشیدی امکان نداره حتی یک درصد
- ای خدا خب من که میتونم قط کنم
- ولی من بازم بهت زنگ میزنم
- جواب نمیدم
- میبینیم
- میبینیم . بای
- بای لاوم
-😊😞 من بهت محل نمیدم الکی تلاش نکن بای
و تلفن رو قطع کردم. هر چند دلم نمیومد ولی قط کردم . درسته من قبلا دوستش داشتم اصلا عاشقش بودم ولی ... ولی عشق وقتی زیباست که دو طرفه باشه و خب اون ... اون موقع دوسم نداشت اما حالا که برگشته ... حس میکنم بازم دارم به عشق میبازم هر چند که میدونم عشق بازنده ای نداره ....
امیدوارم خوشتون اومده باشه
لایک و کامنت یادتون نره بای