عشقی که همیشه پایدار میمونه

Waze Waze Waze · 1400/12/03 10:10 · خواندن 2 دقیقه

سلام گایز

زیاد حرف نمیزنم..... امیدوارم خوشت بیاد

فقط بقیه نوشته های پایانی رو میزارم چون گفت زیاده

ادرین: میدونم و یه بار گفتی و من این رو دیگه رد نمیکنم ...... رفتم و بغلش کردم و اروم لبامو رو لباش قفل کردم ... و اونم اروم لباشو رو لبام قفل کرد و وقتی نفس کم اوردیم از هم جدا شدیم و ........

اول ادامه مطلب رو بخون بعد بیا سراغش

برو ادامه

 

ادرین: بعد از خداحافظی با مرینت رفتم سمت خونه... از پنجره پریدم تو .... پلگ کوز آن
پلگ: حالا میخوای واقعا بهش بگی؟
ادرین: اره مگه چیه؟
پلگ:به عواقبش نمیخوای فکر کنی؟
ادرین: هر چی باشه برام مهم نیس فقط میخوام اون کنارم باشه .... نمیدونم چکار کنم تا ساعت ۱۱ شه... یکم بازی کنم تا ساعت ۱۱ شه
پلگ: بجای بازی کردن بیا پنیر بخور
ادرین: ای شکمو تا یه دقیقه رفتم تو فکر حمله کردی به سمت پنیر ها
..............
تیکی: مرینت ساعت 10 و 51  دقیقه هست
مرینت: الان تبدیل میشم یه دقیقه صبر کن دارم اینو برای ادرین درست میکنم
تیکی: چی هست؟
مرینت: یه شلوار که خودم دوختمش
تیکی: اون وقت به چه مناسبتی میخوای بدی بهش؟
مرینت: این برای تولدشه و تولدش هم دو روز دیگه هست....... تموم شد اماده ای تیکی
تیکی: معلومه
مرینت:  تیکی اپاتس ان........ رفتم طرف برج ایفل اما نبود..... وای خدا  دوباره این پیشی دیر کرد
ادرین: سلام مای لیدی
مرینت: صورتمو برگردوندم دیدم پیشی ...... با خودم گفتم خوبه این پیشی این دفعه خیلی دیر نکرد.... تا اومدم بگم چرا رنگت پریده گفت:👇
ادرین: مای لیدی من .... چطوری بگم..... راستش
مرینت: چی شده؟...... اتفاقی افتاده؟
ادرین: نه خب راستش من هویتت رو میدونم
مرینت: من که هیچ وقت بهت نگفتم کیم 
ادرین: مای لیدی راست میگم میخوای اسم واقعیت رو بگم و بگم کی پشت اون ماسکه
مرینت: یکم ترسیدم....... اممممم بگو
ادرین: خب بهتره بگم مرینت دوپن چنگ
مرینت: تو شک بودم.... نمیتونستم چکار کنم که یه دفعه گفت میخوام هویتمو بهت بگم ...... گفتم: نههه هر وقت گفتم بگو
ادرین: دیگه دیر شده .... من همونی هستم که از ۱۶ سالگی تا الان که دانشگاه میری عاشقشی
مرینت: اینو که گفت  یه دفعه گفتم: ادرین که اون گفت: جانم..... گفتم: تو چطوری فهمیدی من مرینتم
ادرین: خب من اونقدر عاشقت بودم که هر دفعه بهت میگفتم عاشقتم عشقمو رد میکردی دقیقا هفته پیش بود دنبالت کردم به صورت .خفیانه و به خونتون رسیدم و زیر زیرکی از پنجره نگاه کردم و اینوری فهمیدم
مرینت: اما....
ادرین: مهم نیس من هنوز عاشقتم .... حالا بگو ببینم هنوز عاشقمی
مرینت: ادرین من..... من عاشقتم❤
ادرین: