وبلاگ لیدی باگ

های گایز

اولین پارت از داستان

اگر خوشتون اومد تو نظرات بنویسید که ادامه بدم

لایک و نظر فراموش نشه شیطونا😉😉

سابین:مرینتتت........مرینتتت بلند شو دیرت شد
تیکی: اوه مرینت دیر شده ساعت ۷ و نیمه
مرینت: هااا🥱🥱😑 .... چییییییییی تیکی دیرم شده بدو
تیکی: طبق معمول بله هر روز همینطوری😑
......
مرینت: اخییییییییش..... رسیدم.... جان😲😲 دارن میرن تو کلاس ......

تلققققق

مرینت: رفتم پیش الیا نشستم که حرف های همیشگیش شروع شد
الیا: بازم خواب موندی اخه تو چقدر خوابالویی دختر.... خوبه امروز زود اومدی

مرینت: ببینم.... ادرین کجاست؟
الیا: الان هاست که بیادش...... عه دیدی عشقت اومد
مرینت: الیاااااا😬😬😬
ادرین:  رفتم نشستم پیش نینو و سلام کردم و نشستم با خودم حرف زدم... از موقعی که فهمیدم مرینت لیدی باگه نمیدونستم چی بگم اون یه بار بهم گفته عاشقمه و حالا میبینم ما دو تا عاشق همیم
البته باید بزارم بعد بهش بگم..... نه نه این خوب نیست
نینو: رفیق سرت به جایی خورده... چرا داری با خودت حرف میزنی
ادرین: اومدم به نینو بگم که خانم بوستیه اومد.... باورم نمیشد الان 23 سالمه اما اون هنوز معلممونه ولی بهتره معلمای دیگه بد برخورد میکنن
...........
بعد از مدرسه

ادرین: باید به مرینت بگم البته باید باهاش قرار بزارم اونم باید کت نوار باشم
اوکی و حالا نقشمممم عمل.......

کمککککککککک

مرینت: لعنتی شادوماث خدا بگم چکارت کنه دوباره یکیو شرور کرد
ادرین/ کت نوار: عالیه بهترین موقعیت ...... رفتم تو دستشویی ........ پلگ کوز اوت
تبدیل شدم و رفتم ...... بلاخره تموم شد
لیدی باگ/ مرینت: بزن قدش
ادرین/ کت نوار: دیدم مای لیدی میگه بزن قدش خب منم وقت رو تلف نکردم و زدم قدش..... دیدم داره میره گفتم: صبررر کنن
لیدی باگ/ مرینت: اومدم یویو رو بندازم که برم کیتی گفت صبر کن
ادرین/ کت نوار: امممم مای لیدی میشه امشب همدیگرو ببینیم روی برج ایفل

لیدی باگ/ مرینت: بزار فکر کنم ببینم کاری ندارم..... برای فردا تکلیفی ندارم و قرارم با الیا رو که انداخنم پس فردا خوبه پس همه چی اوکیه..... اوکی ساعت چند؟
ادرین/کت نوار: امممم ۱۱ شب
لیدی باگ/ مرینت: اوکی پس شب میبینمت... بای
ادرین/ کت نوار: بای..😄😄 خوبه نقشم داره عملی میشه