
عشق طراح من

پارت 3
#عشق.طراح.من🙈💕
#پارت.3
از زبان آدرین
رفتم و با همه اشناش کردم ورفتم تو اتاقم بهش گفتم از فردا میتونی بیای سر کار هر روز باید سر ساعت شرکت باشی
نمیتونی نامزدت یا رلت رو بیاری شرکت
اونم گف من رل یا نامزد ندارم تو.دلم گفتم آخيش خیالم راحت شد اون رفت منم میز و صندلی سفارش دادم که تا آخر شب بیارن و بزارن تو اتاق خودم شب شد میز و صندلی و... آوردن گزاشتن که نینو اومد گف داداش چرا اینا رو گزاشتی اینجا بهش قضیه رو گفتم اونم گف خا چرا اینا رو گزاشتی اینجا گفتم انتضار نداشتی که بزارم یجا دیگه
فردا
از زبان مرینت
از خواب پاشدم یه لباس جذاب پوشیدم و رفتم شرکت از منشی پرسیدم من بابد کجا برم گف اتاق آقا آدرین رفتم دیدم یه میز کنار دیواره آدرین یا آقای آدرین گف بشین پشت میزت به میز نگاه کردم گف بشین و طراحی کن فردا جلسه ی مهمی داریم و همه چی به طراحی تو ربط داره
نشستم و طراحی رو شروع کردم 2 ساعت طول کشید تو این 2 ساعت فقط تونستم 4 تا طراحی بکشم رفتیم پیش آدرین نمیدونم چرا ولی دوست دارم آدرین صداش کنم رفتم کنار میز
آدرین حواسش نبود داشت تو اینستا داشت پست میزاشت منم گفتم آقای اگراست من طراحی هارو کشیدم برگشت سمتم و گف
از زبان آدرین
منو آقای اگراست صدا نکن حس میکنم داری پدرموصدا میکنی منو آدرین صدا کن
.................