عشق خلافکار من پارت ۴
پارت چهارم عشق خلافکار من
نینو :داداش با کی حرف میزنی ماشینو ببین داغون شده
ادرین :به ماشین نگاه کردم دیدم نابود شده نینو زنگ بزن یه ماشین بفرستن برمیگردیم پایگاه
نینو :داداش گمشون میکنیما
ادرین :نگران نباش یه سر نخ دیگه دارم
نینو: اوع پس بگو چرا انقد خونسردی
الیا :رفتم مخفیگاه
فلیکس :چمدان رو اوردین
الیا :اره ولی مرینت هنوز نیومده
فلیکس :با داد گفتم چرا مرینتو تنها گذاشتی
مرینت:من اینجام
فلیکس : کسی که دونبالت نیومده
مرینت :یه کاری کردم که اگه میخاستن دنبالمم کنن نمیتونستم
الیا :مگه چیکار کردی
مرینت :ماشینشون رو داغون کردم 😈😈
فلیکس :افرین برین استراحت کنید فردا میریم نیویورک
الیا و مرینت :چشم
ادرین برگشتیم پایگاه به مایک ( مایک همکارشه)که به بقیه بگه اماده باشن فردا میریم نیویورک
مایک :چرا میریم نیویورک
ادرین :چون خلافکارا فردا میرن نیویوک تا اسلحه های بیشتری بگیرن
مایک :آها
مرینت : الیا وسایلتو جم کن
الیا : مرینت دیروز خوردم به یکی از اون پلیسا خیلی جذاب بود من خیلی ازش خوشم اومد
مرینت : وای الیامون عاشق شده ولی عاشق پلیس اخه الیا تو که نمیتونی عاشق پلیس بشی
الیا: اخه مگه دست منه که عاشق کی بشم و عاشق کی نشم مرینت :به فلیکس نگی که هم منو هم تو رو میکشه
الیا :مگه قراره بدونه به اون چه
مرینت :وای از دست تو
الیا :البته تورو که نمیکشه چون لوکا ( لوکا داداش فلیکس پس اونم خلافکاره) عاشق تو هست
مرینت :الیا میام خودم میکشتا
الیا :باشه باشه وسایلتو جم کن شب شد
نینو :داداش من عاشق یه دختر شدم فک کنم
ادرین :حالا اون دختر بد بخت کیه
نینو :خلافکاره موهاشم قهوه ایه
ادرین :چی داداش نمیتونی عاشق خلافکار بشی چون ما پلیسیم و اونا خلافکار
نینو :اع داداش
اینم از پارت ۴ امید وار خوشتون اومده باشه اگه نظر ندید از پارت بعد خبری نیس 😁