نیومد بکلیک

بجای شعر سر تیتر داستان از این به بعد این اهنگ رو میزارم. اگر خوشتون  اومد بگید. تازه بهتون پیشنهاد میکنم که از پارت های اینده در زمان خوندن به این اهنگ هم گوش بدین.

الناز: برو خدا رو شکر کن منو فرستادن اگه یکی دیگه رو فرستاده بودن هم لحظه ی اومدنش به اینجا معجزه گر های همتون رو میگرفت و با باکس اونا "اونا رو از فرانسه خارج میکرد و مرینت تو براش مهم نبود.منو بگو اومدم داداش گلم که کلا 11 سالشه رو قانع کردم به این سفر خطرناک بیاد. بلیط پرواز گرفتم. بابات رو قانع کردم. روی معجون ارتقای معجزه گر ها تون کار کردم. اونوقت باید بشنوم که جنابعالی منو مقصر میدونه. اگه منو نفرستاده بودن الان همتون تسخیر شده بودید. اصن من میروم ببینم بدون نقشه عین خر تو گل میمونید یا نه.. 

( الناز میدود)

مرینت: الناز. وایسا ادرین اونموقع عصبانی بود.

الناز:پوف مسخرش رو در اورده مگه من مسخره شم که همه ی کارا رو کنم بعد بیان منو تحقیر کنند. اصن من نمیام.

مرینت: خب حق داری ناراحت باشی حالا تو خوبه خواستی به صورت ارام بگی که بر نخوره به.  کسی

لوکا: الناز صبر کن!.

( یک جایی)

الناز: مگه من مسخره ی شمام. همه پس اندازم رو خرج کنم و بعد باهام اینطوری رفتار کنند..

حاکماث: احساسات کسی رو حس میکنم که میخواسته دوستش رو نزاره تسخیر بشه و به غرورش برخورده و  خشمگینه که همه ی زحمتاش از نظر بقیه بیهوده هست و خسته شده ار تحقیر شدن.

ای اکوما پرواز کن و این قلب پر از خشم و ناراحتی رو شرور کن.( دیالوگم تو حلق وجی) 

لوکا: میدونم ناراحتی و واسه همین برات یک اهنگ اماده کردم که خشمت رو اروم کنه.

(بعد از اهنگ)

لوکا: چه طور بود؟

الناز: انگار یکی داره یه آرشه ی خراب رو روی یک گیتار برقی کوک نشده میکشه.

لوکا: اره و ظاهرت درون قلبت همچین موسیقی ای در حال نواخته شدن بود.

الناز: واقعا؟ چه جالب.

حاکماث( وقتی مینیبه الناز از کار لوکا خوشحال شده و میخنده): اکومای من یکم صبر کن الناز بزودی ناراحت میشه.

مرینت:الناز!

الناز: اوه مرینت تویی؟

ادرین: الناز من یه معذرت خواهی بدهکارم.

الناز : بهتره تا قبل از اینکه یادم بیاد چی شده از موضوع الان خارج شی و گرنه دوباره دعوا راه میافته. من که اخلاق خودم رو میشناسم. راستی مرینت من یه توک پا رفتم خونت و میرالکس های مورد نیاز رو برداشتم. راستی ادرین اتاق مرینت پر از عکسای توعه.

مرینت: الناز حالا میمردی بگی؟

 الناز:......... ادامه دارد..........

قسمت بعد:( سفری پر ماجرا بخش دوم: شخصیت های جدید , پرواز به یک کشور ناشناخته)