مهمونی دوستانه: پارت 1
بشوتید ادامه ( برید ادامه)
( از زبون: -------)
نگاهی به کارتی که در دست داشت کرد و گفت: خب باید همین جا باشه.
اوه راستی بزارید خودمو معرفی کنم. من مرینت دوپن چنگ هست ملقب به لیدی باگ. و این لقب رو برای اینکه این مهمونی یک جورایی یک مهمونی بالماسکه هست دارم. یعنی این مهمونی طوریه که هیچکس اسم واقعیش رو به اون یکی نباید بگه اما زدن یا نزدن ماسک اختیاریه. و منم به یکی از مهمونی ها دعوت شدم. و خب به احتمال زیاد کسی نمیتونم بشناسم و اگرم بشناسم نباید به روی خودم بیارم چون این قانون این مهمونیه. نمیدونم کی این دعوت نامه ها رو میفرسته فقط میدونم هر پنجشنبه یک دعوت نامه مثل این به ایمیلم ارسال میشه. البته تا حالا حتی به یک مهمونی هم نرفتم. البته تا امروز.
دربان: دعوت نامه.
دعوت نامه رو بهش دادم و بعد از یکم خوندن گفت: بفرمایید از این طرف, خانوم لیدی باگ.
من: ممنونم.
رفتم داخل. واو! عجب مهمونی ای هست!
: اسمش چیه؟
من: اسمم لیدی باگه.
: اوه چه خوب! اسم من دختر توت فرنگیه. البته منو هکر صورتی هم صدا میکنند. اما اینکه منو با کدوم یک از اینا صدا بزنی به خودت مربوطه.
: اوه شما اینجایید؟! وای پسر عجب مهمونی ای هست! با وجود اینکه هیچ کدوم جز شکارچی به سن قانونی نرسیدیم اما همه میتونند نوشیدنی الکلی بخورند.
هکر صورتی: ببینم رینا روژ بازم مست کردی؟
ریناروژ: نهههههه. چرا باید مست کنم؟
هکر صورتی: چون یک تخته ات کمه.
ریناروژ: مگه من کمد ام که تخته داشته باشه؟.................ادامه دارد..............
این پارت ازمایشی بود اگه خوشتون اومد بگید بازم بزارم