پارت ۷ و ۸ زندگی ما دو دوست🦋✨️

🖤Mehrsa(^_^) 🖤Mehrsa(^_^) 🖤Mehrsa(^_^) · 1404/1/4 03:04 · خواندن 4 دقیقه

ادامه

 

 

 

 

  • پارت ۷ و ۸ زندگی ما دو دوست 🦋✨️
  • امیدوارم‌خوشتون بیاد💙

 

دیدن که جین وو و کی مین هم رفتن یجی و میهو هم گفتن خوب به ما چه

 بعد از گذشت ۱ ساعت راه افتادن برن بیرون و هوایی تازه کنن 

داشتن میرفتن که یهو به جین وو و کی مین خوردن اون دو تا افتادن زمین( جین وو و کی مین) بعد یجی و میهو معذرت خواهی کردن و بلندشون کردن قشنگ معلوم بود مس▪︎ت بودن بعدش میخواستن برن که جین وو داد زد نریدددد بیاید پیش ما

 بعد میهو اینجوری بود که خیلی خوردن بهشون فشار اومده نمیدونن چی کنن

 می هو و یجی کی مین و جین وو رو بردن طبقه ۲ انداختنشون روی مبل رو از خونه دراومدن بعد 

از ترس اینکه گند بالا نیارن بیرون رفتن رو کنسل کردن و موندن توی خونه

 چند دقیقه گذشت

 دیدن صدای گریه میاد اونم خیلی بلند رفتن بالا ببینن چه خبره در زدن دیدن کسی در رو باز نمیکنه

 (می هو و یجی رمز در رو میدونن) در و بازکردن و رفت توی خونه دیدن شیشه شکسته ریخته زمین ترسیدن

 بعد که اونور رو نگاه کردن دیدن جین وو و کی مین اونجان نگو که جین وو جان شیشه سوجو از دستش افتاده زمین و شکسته ولی رفتن اون ور نشستن و از اون جایی که مست بودن نشسته بودن الکی گریه وزاری میکردن قیافه می هو و یجی 😐😐 اینجوری بود

 بعد یجی داشت شیشه ها رو جمع که یهو دستش برید

  می هو هم که داشت اونا رو آروم میکرد با شنیدن صدای آی یجی دوید سمتش گفت :چیشده؟؟؟

 یجی: هیچی دستم برید 

می هو :چرا مراقب خودت نیستی بیا بشین برات چسب زخم بیارم خودم جمع میکنم

 می هو رفت از جین وو پرسید : هوی چسب زخم کجاست؟

جین وو گفت :تو کشو می هو 

چسب زخم رو ورداشت و داد به یجی 

بعدش هم شیشه ها رو جمع کرد  

یجی : الان با این دوتا اسکل چی کنیم 

می هو :نمیدونم 

یجی :یه فکری دارم

 می هو: چی بگو 

یجی : بریم گوشی جین وو رو برداریم شماره دوستاشو برداریم زنگ بزنیم بهشون

 می هو : خوبه فقط رمزش چی؟

یجی : گیجه رمزش اثر انگشته صاحبش هم که اینجاست

 می هو:راس میگی

 هیچی یجی زنگ زد به جانگ هیون سوک 

یجی:الو؟ 

هیون سوک: هیونگ ما امشب خونه نمیایم 

بعد قطع کرد

 یجی : ال الو

 می هو : چی شد؟

 یجی :گفت امشب خونه نمیان 

 می هو : حالا ما با این دوتا اسکل چی کنیم 

یجی : برای اینکه گند بیشتر از این بالا نیاد امشب باید اینجابمونیم 

می هو: خفه شو من نمیمونم در ظمن خیلی علاقه داری پیش اینا باشی؟

 یجی : می هو چی میگی 

می هو هم با هزار بدبختی قبول کرد که اونجا بمونن

 یجی گفت می هو تو کی مین رو آدم کن منم جین وو

 می هو: باشه

 یجی :بهتر نیست بریم شربت خماری براشون بگیریم؟

 می هو: واستا یه ذره بگذره بعد الان حال ندارم 

یجی: باشه

 کی مین: پ هیونگ این دختره رو چه خوشگله 

جین وو :چی میگی این یکی بهتره

 یجی : کاملا رد دادن ( نمیخام از کلمه بد استفاده کنم😂)

می هو : والا  

می هو یه دونه زد تو صورت کی مین گفت: یااااا بیدار شو ببینم

 کی مین: عزیزم منو نزن گونا دالم‌

 یجی : اَه اَه چندش

می هو : فک کردی من خیلی خوشم اومد 😒

جین وو: کی مینا دوست دختر جدیدته؟

کی مین : آره 

می هو : هوی چی میگی😡😳

یجی که داشت از خنده جر میخورد😂😂

یجی گفت: من برم شربت خماری بخرم بیام😂

 می هو : برو اَه

 همون لحظه جین وو گفت : چاگیا(عزیزم) کجا میری؟

 یجی: عزیزم میرم برات شربت زد خماری بیارم آخه نیارم مارو ............ (سانسور)

می هو که از خنده پخش زمین شده بود گفت خیلی قشنگ اومدی 🤣🤣

یجی : چاکریم😏

یجی رفت و شربت خماری گرفت و آورد

یجی اومدم 

مي هو : چرا ۴ تا گرفتی؟

 يجي : يه دونه الان بخورن یه دونه فردا وقتی بیدارشدن دیگه 

می هو : اوک

 دادن اینا خوردن و بعد با هزار بدبختی بردن انداختنشون روی تخت که بخوابن (فکرهای بد نکنید خودشون با پای خودشون رفتن😅😂) 

می هو : هوم نظرت چیه امشب از قصد اینجا بمونیم ببینیم فردا واکنششون چیه

 يجى: نه خیر بیا بریم خونه الکی مسخره بازی در نیار

می هو : لطفا 

یجی: نه 

می هو: هرکاری بگی بعدش برات میکن  

یجی: باشه😊

 شب موندن اونجا صبح پسرا بلند شدن 

کی مین داشت میرفت سمت یخچال آب برداره که💧 ...

 

  • اینم دو پارت باهم حمایت بشه پارت ۹ و ۱۰ هم باهم میدم🙃✨️
  • برای پارت بعد ۶ کامنت ۷ لایک✨️🦋
  • امیدوارم دوست داشته باشین نظراتتون کامنتا بگین💙💜