تکپارتی پارت ³🍓

MEHRANA MEHRANA MEHRANA · 1403/07/07 05:54 · خواندن 1 دقیقه

داریم میرسیم به قسمت جذاب ماجرا 🍹لایک یادت نره (o´・∀・)o

م:یه چیزی خوردیم و بعد رفتیم خونه 🌊

ا:به مرینت زنگ زدمم  بهش گفتم ماجرارو گفتم و قبول کرد .😉

م:از ذوق داشتم میترکیدم هوراا به پارتی دعوت شدیم یم لباس قشنگ برای خودم و آدرین طراحی کردم ۳ساعت بعد:بالاخره تموم شد چه قشنگه مطمئنم خوشش میاد .😍

به‌کاگامی زنگ زدم و گفتم کلی خوشحال ش😃دو  ا:مرینت سلام  فردا ساعت ۱۹ میام دنبالت

م:سلام آقای اگرست چشم و صبح ساعت ۱۱ لباس را براتون میارم .🫡👌🏻

روز ۱۲ مارس 

م:خوبه ساعت ۸ هست برم حموم و بیام 

ساعت ۸:۳۰شد سریع صبحونه و قهوه خوردنم و آرایش کردم و رفتم با ماشینم دم خونه ی آقای اگرست.  ل:خانم مرینت باید الان دیگه بیاد دینگ دینگ  اومد .. مرسی خانم مرینت    م:خواهش ساعت ۱۹ میبینمتون 

ساعت ۱۷:برم لباسمو بپوشم به‌به چه لباس تنگی و قرمزی خیلی بهم میاد  با تینت قرمز و آرایش قرمز عالییی میشه ❤️‍🔥

تموم شد ؟ نه برو ادامهه

آدرین 🐸
ساعت ۱۸ 

ا:بریم یه دوش نمکی بگیرم بریم دنبال مرینت ....بعد حموم لباسی که مرینت برام آورد و پوشیدم چه خوشگل بود دلم رفت برای لباسم یه پاپیون گوگولی داشت جرررر لباس خودشم که نگووو‌ عطر زدم و کفشمو پوشیدم و بریم دنبال مرینت 

ل:آقای اگرست بهتره دیگه بریم  ا:باشه نگاهی به ساعتم کردم ساعت ۱۸:۴۷بود 

م:هعییی چرانیومدن اینا آه دینگ که .....

 

پایان  (شرط :۱۰ کامنت و ۱۵ لایک)✅️

بوس بوس