این کریسمس از پیشم رفتی🥀🖤

𝙈𝙚𝙝𝙧𝙨𝙖 𝙈𝙚𝙝𝙧𝙨𝙖 𝙈𝙚𝙝𝙧𝙨𝙖 · 1403/04/01 19:59 · خواندن 1 دقیقه

تکپارتی

درسته طولانی نیست ولی خیلی قشنگه

و یک سبک متفاوته

 

 

همونجور که از پشت بغلم میکرد کمکم تزئینات درخت کریسمس آویزون میکرد، فکر کردم دیگه نمیبینمش و قراره برای همیشه ترکم کنه و پرواز کنه ولی اینطور نبود، اون منو الان تو آغوشش گرفته، خوشحالم که این کریسمس رو هم باهاش میگذرونم، تزیینی هارو با اشتیاق میگذاشتیم، از پشت جلوتر اومد لاله گوشم رو بوسید، و لبخندی زدم و خوشحال بودم اون هنوز پیشم بود و اون فقط کابوس بود که اورا میام ابر ها دیدم که داشت دور میشد، نه! سعی کردم فکر های منفی نکنم و از کنار اون بودن لذت چک ببرم، روز اولی که دیدمش تو چشماش خوندم که اون همون فرده، همون فردی که میتونه منو کامل کنه و من کنارش شادم و از خدا هیچی نمیخوام و فقط میخوام این خوشحالیه با اون همیشه ادامه داشته باشه، یدونه آویز رو برداشتم که رنگ سرخی داشت و نگین های درخشانی روش، میخواستم به درخت آویزونش کنم که از دستم سُر خورد! از خواب پریدم و کامل عرق کرده بودم به درخت کریسمسم نگاهی کردم و هنوز تزئین نشده بود، آره درسته! این خواب بود، اون از پیشم رفته! و من نمیتونم این کریسمس رو با اون باشم و همش خواب بود... حالم خراب شد، من نمیتونم بدون اون این کریسمس رو بگذرونم، اون الان وجود نداره، قلبم در حدی تند میزد که میتونستم صدای تپش قلبمو بشنوم، اون همه چیز من بود... سرمو با بالشت کوبوندم و فهمیدم این عشق آخرش هیچوقت خوب تموم نمیشه

 

خوب بود؟ 

دوست دارید از این سبک تک پارتی هاهم بازم بزارم