عشق سرطانی F2, P7

Aida Aida Aida · 1403/03/27 08:53 · خواندن 2 دقیقه

Hi خب بریم ادامه مرسی از حمایتتون از این به بعد بیشتر بشه

از زبون فیلیکس :
انگشتر رو در آوردم و آوردم جلوی صورتش و گفتم:
فیلیکس. باهام ازدواج میکنی
کاترین. امم وای فیلیکس  ممنون
ف. خب
ک. بله بله
ف و ک. 👩‍❤️‍💋‍👨


از زبون مارلین :
ساعت 8 شب بود و خونه یی پیدا نکردم وتو ماشین نشسته بودم و داشت بارون می‌بارید. و سرمو گذاشته بودم رو فرمون و  هی این سوال رو از خودم  می‌پرسیدم. چرا؟ چرا اینکارو کرد؟ چرا؟
که یهو :
ک. مامان
م. جونم
ک. خوابم میاد
م.  😊 برو پشت بخواب 
ک. آها باشه، راستی من دادش کوچولو نمیخوام فقط تورو میخوام
م. 🥹
تمام امید این بچه بود به کریستوف خیره شده بودم که یهو یه زنه ایی به شیشه ی ماشین کوبید  در ماشین رو باز کردم  اومدم بیرون و رو به روی زنه وایستادم زنه کلا سرش بود و صورتش دیده نمیشد که یهو کلاهش رو برداشت. 
باورم نمیشد اون زنه همونی بود که تو رستوران دیده بودم (نامزد جدید فیلیکس) 
ک.  سلام مارلین خانوم 
م. 😡چی کار داری؟ از کجا منو پیدا کردی؟ 
ک. امم من میدونم که تو زن فیلیکس هستی 
م.  پس بازم باهاش می خوای ازدواج کنی 
ک. به دو دلیل. 1. چون پولداره 2. می خوام بدبخت کنم چون کینه دارم 
م.  فکرشو نمیکردم همچین آدمی باشی 
ک. 😏پس فکر کن درضمن دوست ندارم دورو بر فیلیکس بری
م. همه چی رو میزارم کف دست فیلیکس 
ک. تو یه دیونه ایی
م. 😳
ک.  با کدوم مدرک، درضمن فکر میکنی به حرفت گوش میده
که یهو گوشی کاترین زنگ خورد :
ک. بله 
ف. سلام کاترین خوبی؟ 
ک. خوبم تو خوبی فیلیکس
م. (با صدای آروم). نامرد
ف. کجایی؟ 
ک.  پیش یه دوست 
م. 😢
ف.  آها نگا من باید برم خداحافظ 
ک. خداحافظ عشقم 
گوشی رو قطع  کرد و گذاشت تو جیبش و رو به من کرد و :
ک. اون منو صد برابر بیشتر از تو دوست داره پس تو برو با بچت، منم میرم با عشقت عا حواسم نبود عشقم بای بای راستی این انگشتر نامزدیمون هسنت که تو دستمه
و رفت منم بغض ترکید و زار زار گریه کردم و نشستم و دستم دو روی زمین گذاشتم  و اشکام رو زمین می‌ریخت و بارون همه ی بدنمون خیس کرده بود که یهو:
مرینت.  مارلین مارلین حالت خوبه
مارلین. مرینت 
«موقعیت :مرینت و آدرین و مارلین رو کاناپه خونه ی مرینت و دور مارلین یه پتو پیچیده است» 
مرینت. حالت خوبه 
مارلین........

 

 


تمام 
آنچه خواهید دید:

آدرین. طلاق
________________________________________
مارلین. یه زن دیگه تو زندگیشه 
_______________________________________
دکتر. ایشون یه هفته حامله هستن 

 

 

 

تمام تمام 
شرط
14 کامنت 
9 لایک