My princess 🍁🧡

ساکورا ساکورا ساکورا · 1403/03/17 00:58 · خواندن 1 دقیقه

( p1  ) برو دیگهههههههه

وای اخ جون امروز تولدمه دیگه میشم ساله تازه امروز روز تاجگذاریمه واییییییییییی 😆🤩

اوه اوه  ادبم کجا رفته سلام من ماریام من یه پرنسس هستم و امروز تولدمه و روز تاجگذاریم هست . قراره بشم ملکه ی جدید یوهووووو 🤪🤩

خدمت کار: خانم داره دیر میشه 

ماریا : وای متاسفم الان میام 😃

لباس مخصوص رو پوشیدمو از راه روی بلند بالایی گذشتم و رسیدم به تالار اصلی  . همه یه احترامم بلند شدنو برام دست زدن.  👏👏

وای خیلی خوشحالم نه به‌خاطر اینکه داشتن برام دست میزدن بلکه برای بزرگ تر شدنم و ملکه ی جدید شدنم😁

نشستم روی صندلی مخصوص خودم بعدش یه کیک سه طبقه ی قشنگ برام اوردن که روش نوشته بود ( تولدت مبارک ملکه‌ی جدید) میخاستن تاج رو بیارن که یه نفر داد زد: قرار نیست به این زودی‌ها ملکه بشی پرنسس. 😏

تو شک بودم یعنی چی منظورش چیه ؟ همینجوری تو فکر بودم که یهو همجا تاریک شد  

و فقط صدای مادرمو که می‌گفت : ولش کن . نه ، نه ماریااااااااا  . رو می‌شنیدم اما بعدش ❤️دیگه چیزی یادم نمیاد. 😵‍💫

( چند ساعت بعد) 

ها وای اینجا کجاست؟  با خداااااااااا این کیه کنارم خوابیده؟ 😱 

ولی خاک بر سرم تکون خورد . عه اینکه هنور خوابه 😨😑

خیله خب اینجا جنگله و من باید راه فرار رو پیدا کنم ، آره 

 (از زبان نویسنده) 

ماریا بلند میشه و با تمام سرعت میدوه اما ..........

______________________________________________________________________________

میدونم کم بود ولی آزمایشی بود دیگه برای بعدی ۱۱ لایک و کامنت بایییی