حقیقت و تئوری های فصل5 میراکلس

۰۰۰ ۰۰۰ ۰۰۰ · 1403/02/28 08:42 · خواندن 3 دقیقه

 

 



 

حقیقت هایی که در فصل 5 فاش شد


 

خب بچها میدونم هرکی که این پست رو میخونه حتمی میراکلس رو از فصل ۱ تا قسمت آخر فصل ۵ دیده
ندیده باشه خدایی باید زد.@*~@~@~

خب کلا میگم
توی این چند سال که میراکلس ساخته شد و طرفدارش شدیم میدونیم خیلی چیزا فهمیدیم
من از اولین حقیقت شروع میکنم

 

 

سنتی مانستر بودن فلیکس و ادرین
 

خب اولش که توی فصل یک همیشه ادرین از پدرش اطاعت می‌کرد بدون هیچ مخالفتی ولی در فصل3 وقتی فلیکس بریا اولین بار ظاهر میشه و قضیه حلقه هارو میدونه چدن مادرش بهش گفته بود و چون فلیکس نمی‌خواست که گابریل اونو هم کنترل کنه اون حلقه ای که می‌خواست رو برمی‌داره 
و گابریل بعد از اون موقع دوتا حلقه خودش و آملی رو یکی رو به ناتالی میده یکی هم به خودش
ناتالی هم چون میدونست حدف گابریل چیه به ادرین اجازه هر کاری رو میداد یکیش همین رل زدن با مرینت که الهی قربون ناتالی برم دستش درد نکنه😂
ولیممکنه بعضیا بگن چه ربطی داره شاید یک حلقه میراث خانوادگی بوده و اینا 
ولی...
توی فصل ۵ همه چی افشا شد!
به عنوان مثلا توی فصل۵ قسمت ۱۷ سکانس آخر مرینت وقتی میره ادرین رو ببوسه و درحال انجام اون صحنه هستن گابریل ار دور ادرین رو میبینه و بهش دستور میده این کارو نکنه(تو تخمت الهی شتک بشی)
و دقیقا ادرین اطاعت میکنه
و حالا میگیم اینم نه😐(خب این که کاملا واضح بود
توی قسمت ۲۵ فصل ۵
زمانی که فلیکس و کاگامی اون رو میکشن توی مدرسه و اون نمایش رو نشونش میدن همه چی افشا شد
 

 

 

خلاصه نمایش
 

زمانی که دو خواهر آملی و املی عاشق میشن و ازدواج میکنن میبینن بچه دار نمیشن و تصمیم میگیرن با میراکلس طاووس دوتا بچه درست کنن که برای همینه که این دوتا کره خر شبیه همن
ولی نکته اینجاس که خوانواده اگراست هیچ ربطی به میراکلس ها نداشتن و این دو میراکلس در اصل مال خانواده آملی بود 
و زمانی که این دو بچه یعنی فلیکس و ادرین بزرگ میشن پدر ادرین اونو دوست داشت(چه دوست داشتنی تو نمیزاری این بدبخت رلشو ببوسه بعدد دوست داشتن😑)ولی پدر فلیکس چون میدونست اون سنتی مانستره از اون متنفر بود (گابریل هم میدونست)
و وقتی می‌رسیم به تایم فصل۳ اون زمان مادر فلیکس همه چی رو درمورد سنتی مانستر به فلیکس میگه برای همین اون رفت سراغ حلقه ها و میراکلس طاووس




 

دنیا از نو ساخته نشد!!!
 

همتون فکر می‌کنید در قسمت آخر فصل من دنیا از اول ساخته شد ولی اینطور نیست دنیا تغیرات ایجاد کرد گابریل آرزو کرد که ناتالی بیماریش بهبود پیدا کنه و دنیای بهتری ساخته بشه و دقیقا همون لحظه که ارزو کرد گابریل مرد و دنیا ادامه پیدا کرد و جهان نه نابود شد و نه از اول ساخته شد و درظم اون زنی که به ادرین لبخند زد مادر ادرین نبود اون مادر فلیکس بود و گابریل هم جونشو برای اینا فدا کرد

و راستی من ذهنم سر یک چیزی خیلی هنگیده و تو فکره
اینکه مرینت توی سکانسی که داره با آلیا و استادش حرف میزنه میگه که فقط میراکلس خودش و کتنوار و دوتا حلقه پیدا کرده
من توی تعوریم این بود که شاید گابریل هم آرزو کرده باشه ادرین و فلیکس تبدیل به انسان بشن!😐
ولی اگه مرینت دوتا حلقه دوباره پیدا کرده باشه ..
که دقیقا همون حلقه ها هستن ممکنه که هنوز هم اون دوتا سنتی مانستر باشن احتمالش خیلی زیاده چون اگه فکر کنید گابریل آرزوی بهبودی ناتالی رو کرد که وقتی این آرزو رو کرد خودش نابود شد پس فکر نکنم بتونه چندتا آرزو باهم بکنه

لطفا نظرتون رو توی کامنت ها بگید خوشحال میشم و اگه باز هم از این پست ها خواستید بگید که براتون بزارم چون تئوری های دیگه هم دارم