نیاید ادامه ضرر کردین😐😅
قضیه از شورش در سال نمد چند شروع شد که آبجیم اون موقعه ۵ سالش میشد و الان ۶ سالشه وقتی ۵ سالش بود رفت دم پنجره بو کرد و گفت:به به بوی دهات بابام فهمید قضیه از چه قراره گفت: اسکول اون گازه اشک اوره کل گاز رو کردی تو دماغت و منم رفتم ۵ بار شستم😐
یه بار تازه گوشی لمسی میدیدم ۹ سالم میشد سال ۱۳۹۹ گروه خانوادگی داشتن مامانم منم استبکر💩برداشتم فرستادم و گفتم:بهبه شکلات دقیقا با این ایموجی:به به شکلات😋☺️
دختر خام اینو گفت:🤢
و اونجا فهمیدم قضیه از چه قراره😐
بازم دارم زیاده ولی یادم نی😐چالش اینکه سوتی و طنز رو کام بدید 🩷
😂😂
چجوری متن رو رنگی میکنی؟؟
𝓜𝓐𝓡𝓘𝓐
2 هفته پیش
اون بالا :این هیت و روش بزنی aهست و رنگ رو انتخاب نیکنی
(نمیخواستیم همدیگرو ببوسیما)ولی خب عموم یه دفعه وارد شد ماهم همونجوری افتادیم رو مبل
𝓜𝓐𝓡𝓘𝓐
2 هفته پیش
خخ
𝑺𝑨𝑴𝑨
2 هفته پیش
منظورت از همونجوری چجوریه؟؟
𝓜𝓐𝓡𝓘𝓐
2 هفته پیش
همینجوری چی؟
✟『🚬🗿★,𝕮𝖗𝖊𝖆𝖙𝖊🇫🇷』
2 هفته پیش
خخخخ
منم باکلی زور قبول کردم بعد وقتی رسیدیم به اون جای حساس
بعد اقا کرمش گرفته بود مبگفت بیا تانگو برقصیم
یه روز با پسر عموم که دوسال از من بزرگتره تنها خونه بودیم
✟『🚬🗿★,𝕮𝖗𝖊𝖆𝖙𝖊🇫🇷』
2 هفته پیش
چیکارا کردین شیطونا؟😂😈
𝓜𝓐𝓡𝓘𝓐
2 هفته پیش
هعی خیلی سوتی دارم😅😅😅
رفته بودم خونه ی دختر عمم پسر عمومم اونجا بود من و دختر عمم رفتیم تو اتاق یه فشن شو راه انداختیم هرچی دم دستمون میومد میپوشیدیم استایلمون شبیه
اسکلا بود بعد اهنگ بی تی اس گذاشتیم داشتیم میرقصیدیم که یهو پسر عموم وارد شد و به چوخ رفتیم😂🤣
𝓜𝓐𝓡𝓘𝓐
2 هفته پیش
قشنگ تصورتان کردم چه باحال بودیدد😃☺️