عشق ربوده شده p8

a:(,, · 22:44 1403/01/19

"ادامه ی مطلب"+" برگشت من بعد از قرن ها"

خب سلام سلام دلم براتون تنگ شده بود و دیگه ممنونم که فقط سه رو گفتین و خب واقعا به هم برگردن نه پایان دارک و نه شخصیت و نه انتقام شیرین الان من بیام آدرین رو برگردونم و حالا بعدش چی البته که پایین شیرین هم زیاد گفتین و خب شماره های دیگر هم بودن منم به همه ی افراد به خاطر کامنت ها احترام میزارم و ترکیبی از همه رو میزارم و به این سادگی به هم بر نمی گردن مگه الکیه مرینت رو ول کنه حالا برگرده که چی (نه والا دختر که از راه نیاوردن) 

خب دیگه برید ادامه از زبان،،،،،،،(نباید بگم) 

آدرین از بیمارستان اومد بیرون ما هم سریع وارد عمل شدیم و دزدیدیمش چند تا ضربه بهش وارد کردیم تا یهو یکی انگار که وارد اون خرابه ای که توش بودیم شد ماهم سریع ولش کردیم و رفتیم

از زبان آدرین 

رفتم بیرون پرستار نبود و من با خودم گفتم برم برای مرینت یک کیکی چیزی بگیرم رفتم بیرون وارد یک کوچه ای شدم که یهو بیهوش شدم بهوش اومدم توی یک کوچه ای بودم ولی من کجام و.. و من کیم... اصلا اینجا چیکار میکنم (ماچ ماچ باحال شد نه 😏) با سوال های فراوانی که داشتم رفتم بیرون داشتم راه نیرفتم که یهو یک خانومی اومد جام 

خانومه. هی آقا داره از سرت خون میاد 

دستم رو کشیدم به سرم بله هون میومد و درد داشت 

آدرین. عه خب واقعا داره خون میاد 

خانومه. بیا باید ببرمت که درمان بشی 

بعد دستم رو کشید و بردم به یک خونه ای رفتیم توی خونه بهم ریخته بود بهم گفت بشینم روی یک صندلی و شروع کرد به پانسمان مردن و کار های دکتری 

خانومه. چرا از سرت خون میاد ضربه خوردی، و خب شاید یکی بهت حمله کرده بریم پلیس 

آدرین. نمی دونم 

خانومه. چی! 

آدرین. هیچی یادم نمیاد هیچی 

خانومه. یعنی واقعا نمی دونی اسمت چیه فامیلت خانوادت 

آدرین. نمی دونم 

خانومه. خب تو الان توی لندن هستی توی کشور انگلستان 

آدرین. چه جالب شما منو نمی شناسید 

خانومه. احتمالا مال اینجا نیستی چون منم اصلا ندیدمت 

بعد دستم رو کردم توی جیبم و یک عکس در اومد عکس یک مردی بود انگار بابام بود و شاید هم عموم (یک راهنمایی عکس مال پدرش هست که فوت شده) 

آدرین. اینو نگاه کن 

خانومه. ببینم 

آدرین. پایینش نوشته گذشته 

خانومه. ولی چطور خوندی، اوه البته تو این جیزه رو یادته ولی این پایین فرانسوی نوشته که 

آدرین. من واقعا نمی دونم 

خانومه. پس احتمالا فرانسوی هستی، خب منم یکم زبانشو بلدم و 

بعد دستشو سمت من دراز کرد 

خانومه. کمکت می کنم تا خانوادت رو پیدا کنی 

آدرین. خیلی ممنون خانومه 

خانومه. زویی صدام کن 

آدرین. ممنون زویی که بهم کمک می کنی 

زویی. خواهش میکنم راستش منم یک رگ فرانسوی دارم که خیلی شبیه این عکسه هست پس باهم میریم 

آدرین. ممنون  

زویی. خب اسم تو چیه 

آدرین. نمی دونم 

زویی. اوم بزار صورتتو ببینم چهره ی عجیبی داری ولی خوبه اوم فیلیکس چطوره 

آدرین. خیلی خوبه 

زویی. پس وایسا من چند تا لباس بردارم بریم 

بعد رفت و منم رفتم توی گوگل سرچ کردم فرانسه چند تا عکس از آدم های معروف اومد یمی خیلی آشنا بود آقای دوپنچنگ بیشتر راجبش سرچ کردم عکس دخترش بود واقعا برام آشنا بود ولی چه فایده ولش کن الان اون دختره یا همون زویی میاد 

بعد زویی اومد و قرار شد با قطار بریم یکم منتظر موندیم قطار اومد و سوار شدیم 

از زبان مرینت 

آدرین نیومده واقعا نگرانم به آلیا زنگ زدم گفت الان میام پرستار ها گفتم حالم فعلا خوبه و با همین روش فردا مرخصم ولی باید قرص مصرف کنم 

بعد آلیا اومد 

آلیا. سلام 

مرینت. سلام 

آلیا. خب چه خبر 

مرینت . هیچی 

آلیا. چرا گرفته ای فردا مرخص میشی دختر 

مرینت. آدرین نیست 

آلیا. یعنی چی نیست 

مرینت. رفت با دکتر حرف بزنه دیروز تا الان نیومده از همه پرسیدم هیشکی نمی دونست به پلیس هم خبر دادیم گفت توی فرانسه نیست فعلا 

آلیا. پسره ی..... حالا بهش زنک زدی 

مرینت. گوشیش جام بود 

آلیا. ولش کن بابا اون لیاقت تورو نداشت دختر ناراحت نباش 

بعد یک قطره اشک ریختم و گفتم. ولی ما عاشق هم بودیم

آلیا هم اشکم رو پاک کرد و گفت. منم همینو میگم فدات شم اون لیاقتت رو نداشته الانم چیزی نشده ما خوشحالیم باشه 

بعد آلیا خندید و گفت. آفرین نیشت رو باز کن دلم باز شه 

منم خندیدم و از سر دلتنگی بود،،،، 

فردا 

مرخص شدم قرار بود بریم لیون تا یکم با آلیا بگردیم.(آدرین هم میره لیون) 

"پایان" 

خب دیگه تموم شد می خوام قشنگ حمایت کنین ها داره جذاب میشه دیدین، 

شرط👇🏼

بیست لایک 

بیست کامنت