Endless love p2
صل بالاخره اومدمم
شروع
ساعت ۴ با لوکا قرار داشتم لباسمو پوشیدمو راه افتادم ....
فک کردم زود راه افتادم ولی اون زودتر اومده بود /:
+ سلام خوبی ؟
_ سلام اره خوبم چیزی عجیبه ؟
+ نه فقط تاحالا اینجا نیومدم
_ خب خونمون نزدیکه میای ؟
+ اوکی بریم ماشین داری ؟
_ آره ولی راهی نیست اگه موافقی پیاده بریم .
+ من که مشکلی ندارم
وسط راه سوالای عجیبی میپرسید ....
_ تک فرزندی ؟ دوست پسر داری ؟
_ رسیدیم بیا
+ اومدم
خونه قشنگی داشتن خیلی خوب بود دنج و دوبلکس عالی بود
+ کسی خونه تون نیست ؟
_ نه نیست بیا بالا
+ همینجا بخونم چه اسراریه بریم بالا
_ اتاقم راحت تره
+ خب اوکی حالا شروع کنیم ؟
_ قبلش چند تا سوال دارم
+ چی
_ تاحالا رابطه داشتی ؟
+ به تو چه
یهو پرید رو م تو شک بودم که ...
حمایتت شه لاولیااا ❤🤍