نیلو/آیسان/نیکی. 🤡🗿
بلی از اونجایی که نیلو منو فشاری کرد اومدم انتقام بگیرم🤭🤡🗿
روزی روزگاری در گفتمان بودم عکسی که به هوش مصنوعی دادم رو که برام درست کرده بود دادم تو گفتمان🍑🥒🐸
بعد نیلو کون کش که از قضا بچم یعنی آیسان آن بود گفت جون هلوهات رو🐸 ( دقیق یادم نمیاد🐸🍑 )
آیسان تخمه صگم گف تف ننم و آقام نشستن باهم لاس می زنن 🐸🍑
منم فشاری شدم ورداشتم گوشش رو پیچوندم مث صگ بعد که اوف شد گوشش گف ننم اقامو دزدیده 🍑🐸🥒
دیگه خلاصه آیسان گف میرم به ددی میگمو اینا🐸🥒🍑
بعد منم دوباره ورداشتم گفتم ب من چه این شوهر کون کشت ورداشته داره کص میگه🍑🥒🐸
بعد نیلو گف جون سسکی نیکی🐸🍑🥒
گف سسکی نیکی زنم میشی بیشتر هلو هات رو ببینم؟🍑🐸🥒
منم ورداشتم شات فرستادم واس سلین سلین گف غلط کرده 🥒🐸🍑 گف مگه دوستت نی🍑🐸
گفدم نه عاقای بچمه 🐸🍑 بعد توله صگ چند تا استیکر خنده گذاشت🐸🍑
امروز اومده میگه جون سسکی نیکی 🐸🍑🥒💦
بعد آیسان گف باز ای چشش به ننم افتاد🥰🍑
خلاصه دیگه🥰🍑 تا داستان های بعدی با نیلو کون کش:)🥰🍑🐸
داستان بعدی : روزی که شارلوت بابام شد🐸🍑🥰