پری دریایی من 🧜🏻♀️ p7
ببخشید دیر شد 😓🙏🏻
حالا برو ادامه
شروع کردم به تمیز کردن که آدرین اومد
آدرین: سلام. میبینم که داری کار میکنی
مرینت: علیک. بله دارم کار میکنم
آدرین: یه سوال چرا به پری دریایی مادر میگید مادر؟!
مرینت: چون مادر همه ی پری دریایی هاست. حالا برو پی کارت چون من کار دارم
آدرین: اها. باشه میرم ولی مطمئنی که میتونی تنهایی اینجارو تمیز کنی؟ آخه اینجا خیلی بزرگه و تو تاحالا جایی رو تمیز نکردی
مرینت: اره میتونم تنهایی تمیزش کنم
آدرین: یعنی کمک نمیخوای؟
مرینت: نه
آدرین: باشه من میرم
مرینت: صبر کن حالا که فکر میکنم نمیتونم اینجارو تمیز کنم میشه کمکم کنی
آدرین: باشه
و بعد به کمک آدرین تونستم اینجا رو تمیز کنم واقعا خسته شدم.
مرینت: ممنون که.....کمکم کردی
آدرین: خواهش میکنم
رفتم به سمتش و بغلش کردم شوکه شده بود
مرینت: چیه خب بغلت کردم. ما پری دریایی ها برا تشکر همدیگر رو بغل میکنیم
آدرین: با بغل؟ باشه
بعد از بغلش بیرون اومدم و رفتم.
از زبان آدرین
واقعا سرخ شده بودم. این پری دریایی ها چقدر عجیبن. یعنی وقتی عصبانی بشن چجوری میشن؟ باید یه بار عصبانیش کنم ببینم چیکار میکنه.
تو همین فکرا بودم که خوردم به پدر
آدرین: ببخشید
داشتم میرفتم که گفت
گابریل: چرا بدون اجازه من یه خدمتکار جدید آوردی
آدرین: میخواستم بهتون بگم. ببخشید
گابریل: به اون خدمتکاره بگو بیاد اتاقم باهاش کار دارم.
آدرین: باشه
و بعد از اونجا دور شدم.
حالا چیکار کنم اگه بفهمه خدمتکار همون پری دریایی هس چی.
دیدم دوباره همون خدمتکار اومد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1577 کارکاراکتر
تموم شد🌹 ببخشید کم بود 🙏🏻
لایک و کامنت یادتون نره 🌼🌷
بای 👋🏻