وبلاگ لیدی باگ

هوهو چیک چیک... ادامه؟! 

─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
اسکات: برندارم چیکار میکنی؟ 
صداش خمار بود، انگار مست کرده بود، خیلی خونسرد جوابشو دادم. 
والریا: میخوام برم تو اتاقم لطفاً دستتونو بردارید
اسکات: اوه باشه بیا برو تو اتاقت
خیلی محکم منو به خودش فشرد. 
والریا: ارباب التماستون میکنم ولم کنید
اسکات: چرا نمیخوای بهت دست بزنم ها؟ خیلی از دخترا از خداشونه من باهاشون حرف بزنم ولی تو بهت دست زدم میگی ولم کن؟ نکنه یکی دیگه تو زندگیته ها؟ 
نتونستم تحمل کنم، آره یکی دیگه تو زندگیم بود، آتان تنها کسی بود که بهم دست زده بود، درسته الان نمیدونم کجاست ولی نمیخوام بهش خیانت کنم. 
والریا: آره یکی دیگه تو زندگیمه حالا میشه ولم کنید
از حرفم جا خورد و ولم کرد بدون اینکه نگاش کنم بلند شدم و رفتم توی اتاق، از پنجره بیرون رو نگاه کردم، غروب خیلی قشنگ بود، یاد آتان افتادم. 
فلش بک: 
آتان: والریا وایستا داری تقلب میکنی
والریا: نه من تقلب نمیکنم دارم از دست گربه فرار میکنم
آتان: عه باشه خدت خواستی 
آتان با سرعت منو گرفت و هردومون زمین افتادیم.
آتان: پس تقلب نمیکردی ها؟ 
والریا: ولم کن عه گربه ی بد
آتان: ولی تو از گربه هم بدتری شیطان خانوم 
والریا: بله دیگه من از گربه هم بدترم 
آتان: هعیی... غروب آفتاب رو نگاه کن
بلند شدم و روبه غروب وایستادم، آتان از پشت بغلم کرد و سرشو رو شونم گذاشت، طوری که نفسای گرمش به گردنم میخورد.
آتان: قشنگه نه؟ 
والریا: اهوم
آتان: دوست دارم شیطان کوچولوم
والریا: منم انسان بزرگم
آتان: خودتم فهمیدی چی گفتی؟ 
والریا: آره
آتان خندش گرفت و شروع کرد به قهقهه زدن. 
آتان: وای والریا چقدر بامزه ای
والریا: اختیار داری ولی ببینم منو مسخره میکنی؟ 
و به طرفش برگشتم و شروع کردم به قلقلک دادنش
پایان فلش بک: 
𝔙𝔞𝔩𝔢𝔯𝔦𝔞:
دیدم اشک از چشمام پایین میاد. اشکامو پاک کردم و لباسامو عوض کردم و روی تخت دراز کشیدم، به آینده فکر میکردم، یعنی بابا و مامانم زندن؟ ایلیار و آماندا چی؟ و هزارتا سوال دیگه که باعث شد خوابم ببره. چشمامو باز کردم و به ساعت نگاه کردم، ساعت 10 بود یادم افتاد ارباب مسته، رفتم پایین و براش آب عسل درست کردم، سه قاشق چایی خوری رو توی یک لیوان ریختم و همراه آب گرم حل کردم، رفتم بالا و دم در اتاقش وایستادم و در زدم. 
اسکات: کیه؟
والریا: ارباب میشه بیام داخل؟ 
اسکات: بیا
در رو باز کردم و رفتم داخل، از چیزی که دیدم خشکم زد... 
─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
پارت قبل به شرط نرسیده بود ولی خب این پارت رو دادم. 
پارت بعد50تا