سلام ! من برگشتم
1سال بعد
مرینت
آه ! یک سال گذشت ؟ زمان چقدر زود میگذره
من توی این یک سال به شرکت برگشتم و رابطه ام با آدرین بهتر شده
آماندا و فیلیکس نامزد کردند و بهترین دوست آدرین به شرکت اومده اسمش نینو است ( نگران نباشید نینو عاشق مرینت نمیشه )
اون پر حرف و خیلی خبر چین است یعنی بعد از شنیدن چیزی سریع به بقیه خبر میده
شب
من و آدرین بعد از تمام شدن کارمان به رستوران رفتیم تا کمی غذا بخوریم
آدرین چی میخوری؟
مرینت هر چی تو بخوری !
آدرین سفارش داد و باهم شروع به صحبت کردیم
آدرین بنظرت بعد از ازدواج کجا زندگی کنیم
مرینت نمیدونم ! هرجا فقط کنارت باشم
آدرین عزیزم ! باشه بیا غذا بخوریم و بعد بریم
مرینت میشه شراب هم سفارش بدی ؟
آدرین مرینت میدونی اگر بخوری زیاد مست میشی !
مرینت خوب بعد از خوردن میرم خونه و میخوابم دیگه
آدرین باشه ! آقا لطفا شراب سفید بیارید
بعد از خوردن شام
آدرین بهت گفتم زیاد ظرفیت نداری
مرینت باشه حلا منو ببر خونه
آدرین بیا بریم ! آروم
آدرین
مرینت رو سوار ماشین کردم و به سمت خونش حرکت کردم
توی راه آهنگ های مختلفی رو زمزمه میکرد و من لذت می‌بردم
به خونش رسیدیم
پیاده اش کردم
آدرین مرینت برو فقط مواظب باش
مرینت آدرین میتونم ازت یه چیزی بخوام
آدرین چی بگو ؟
مرینت میشه باهام بیای توی خونه چون آماندا خونه نیست بعد من هم نمیتونم تنها توی خونه بمونم میشه عشقم.؟
آدرین باشه ولی به یه شرطی هرموقع خوابیدی بیام بیرون باشه
مرینت باشه بیا !
با مرینت به خونشون رفتم که گفت
مرینت آدرین تو منو دوست داری ؟
آدرین معلومه من تو رو خیلی دوست دارم
مرینت پس چرا بهم ابراز علاقه نمیکنی
راست میگه من فقط بهش میگم عزیزم
آدرین چون من تا به حال عاشق نشدم
مرینت واقعا ؟
آدرین آره تو دوست داری من ابراز علاقه بهت نشون بدم
مرینت آره
آدرین باشه
به سمت مرینت رفتم و اون هم عقب رفت و خورد به دیوار
دستم را روی دیوار گذاشتم و صورتم رو بهش نزدیک کردم
آدرین آماده ای ؟
مرینت امم نه
آدرین شروع کردم
بوسیدمش و بعد از چند دقیقه در حال بوسیدن بغلش کردم و به اتاقش بردم تا بییییییییییییب
خب مهسا گفت نمیتونم منحرفی بزارم معذرت میخوام
خوب حالا نوبت نظرسنجی
- از رمانت حالم بهم میخوره دیگه ادامه نده
- اینو ادامه نده و یه رمان دیگه بزار
- ادامش بده
- هم اینو ادامه بده و هم رمان جدید را
_t7cm_9nqy_k1zo_bfhc.jpg)
