مغزی پر از فکر و خیال ( پارت ۸)

다삼🧚‍♀️ 다삼🧚‍♀️ 다삼🧚‍♀️ · 1402/10/23 02:28 · خواندن 1 دقیقه

برو ایدامههه

از زبان مری

الکس: چند سالتونه با کی میرید به مسافرت کی می‌آید چند سالتونه چه رنگی دوست دارید 

من: مصاحبه بودش؟ خیلی زیاد بود

الکی: ام نه ببخشید که گیجتون کردم

من: اشکالی نداره فقط یکم خوابم میاد

الکی: واقعا معذرت میخوام میتونید بخوابید 

منم گرفتم خوابیدم 

چند ساعت بعد

با صدای خلبان که می‌گفت رسیدیم بیدار شدم یکدفعه ادرین جلوم ضاهر شد

من: رکورد جن رو هم زدی 

ادرین: پاشو 

من: تو برو من میاد هنذفری ام تو هواپیما افتاد باید پیداش کنم

ادرین: باش منتظرتم

رفتش دنبال هنذفریم بودم

الکس: میشه شمارتو رو داشته باشم؟

من: راستش گوشی همراهم نیست 

الکس بهم یه کاغذ داد

الکس: بفرما این شماره منه 

من: ممنون خداحافظ باید برم

رفتم ادرین جلو هواپیما بود

من: بریم