✨P3 my little princess

بی نام... بی نام... بی نام... · 1402/10/19 19:49 · خواندن 6 دقیقه

بفرما ادامه مطلب خیلی ممنون از بابته فحش هایی که نصاره کیم کردید ولی ناموسا چرا الکسم باهاش فحش میدید 😂

ایندفعه بیشتر کیم رو فحشش بدید 

__________________________________________

که یهو دیدم الکس داره به سمته ما میاد آخه اونو سننه ( بیاو خوبی کن) 

الکس: ببخشید اینجا چخبره ؟ 

کیم : اخی عمویییی قربونت بشم راه گم کردی اومدی پیشه ما مامان بابات کجان ؟ ( با صدای لوس) 

الکس یه نگاه پوکر به کیم انداخت و دوباره تکرار کرد: اینجا چخبره ؟ 

کیم : عزیزم تو کاره بزرگتر دخالت نکن برو بازی کن ( با صدای لوس) ( پدصگ از سنت خجالت بکش) 

از قیافه الکس معلوم بود فکر می‌کنه کیم خله کمی ازشون فاصله گرفتم و به دیوار تکیه دادم

کیم: عمو.....

هنوز حرفش رو تموم نکرده بود که الکس یه پس گردنی حسابی زد بهش

کیم : خب چرا میزنی

الکس : برای اینکه ادم بشی داری چه غلطی میکنی دقیقا ؟ 

کیم: دارم... دارم قلدر بازی در میارم 

الکس: خو چرا مگه کس...چیز مگه احمقی ؟ 

کیم: حال میده خب مخصوصا وقتی طرف نتونه کاری.....

دوباره الکس یه پس گردنی زد بهش غلط نکنم این دوتا خلان 

کیم: ای بابا خب نزن دو دقیقه بزار گو....یعنی چیز حرفمو بزنم

الکس: خب بگو

کیم: اصلا تو اینجا چیکاره ای ؟ داداشی ؟ بابایی ؟ چه کوفتی هستی ؟ 

من : هرچی باشه از توی عن بهتره ( آروم) 

کیم: مگه تو نمردی ؟ 

با حرفش الکس پقی زد زیره خنده و منم شروع کردن به خندیدن 

کیم: چیه مگه ؟ 

من : مگه من مگسه ام که زرتی بمیرم ( با خنده) 

انگار تا الکس اومد یهو همگی دلقک شدیم

کیم: من احمق نیستما خیلی قوی و خفنم به نفعته رو مخم راه نری پسر جون

الکس: میا سره جدت بیا بریم بابا این دیگه زیادی خله

کیم: اگه خیلی مردی بیا دعوا همین الان هرکسی برد میا با اون می‌ره

الکس: مگه گله بزیم که سره جفت بجنگیم ؟ 

کیم: بهونه نیار بیا دعوا

الکس: من میرم تو با یکی دیگه برو دعوا

کیم: نکنه میترسی بیا جلو بیا ببینمت بچه خوشگل

( کیم مست نیستا این حالته عادیشه انقدر گاوه) 

من : نه ممنون بیا بریم الکس

الکس: خداحافظ امیدارم دیگه هیچوقت نبینمت

کیم: منم همینطور

الکس راهش رو کشید و رفت منم از فرصت استفاده کردم و میخواستم برم که یهو کیم دستم رو گرفت و به سمته پارتی کشوند 

من : ولم کن من نمیخوام بیام

کیم: شرمنده تا اینجا اومدی باید بیای

من : ولم کن

دستم رو کشیدم ولی لامصب از زنجیر محکم تر گرفته بود پاش رو لگد گرفتم و فرار کردم 

کمی بعد سرعتم رو کم کردم و دیدم ماشینه الکس هنوز پارکه به سمتش رفتم و کمی به شیشه ضربه زدم

تا الکس شیشه رو داد پایین

الکس: ببخشید شما ؟ 

من: مسخره بازی در نیار درو باز کن

الکس: نه دیگه شما می‌خواستی بری پارتی خوش بگذرونی با این پسره باشی منم که اینجا هویجم

من : بنده شکر خوردم درو باز کن

الکس: ماشین در نداره 

ای بابا اینم که از کیم خل تره بلاخره فقل درو باز کرد و نشستم داخل ماشین

الکس: یه سوال میپرسم جدی جواب بده

من: بله ؟ 

الکس: اینو از کدوم جهنم دره ای پیدا کردی ؟ 

من : من پیداش نکردم اون منو پیدا کرد

الکس : خب قضیه چیه ؟ 

من : به تو ربطی نداره کلاغ

الکس: بیا و خوبی کن این‌همه کمک کن برسونش از دسته یه آدمه خل نجاتش بده آخرم اینو تحویل بگیر

من : میخواستی انجام ندی

الکس: رو که نیست سنگه پا قزوینه

الکس ماشین رو روشن کرد و به سمته خونه راه افتاد

گوشیم رو روشن کردم و دیدم یه پیام از کیم اومده

کیم: اگه یه بار دیگه از این کارا بکنی فیلما رو پخش میکنم😤

من : ولم کن دست از سرم بردار😒

کیم: قبلا بهت گفتم باید چیکار کنی تا دست از سرت بردارم😈

من : پس ترجیح میدم تا ابد دست از سرم برنداری 😒

کیم: اون پسره کی بود چیزی بین تون هست ؟ 

من : باشه هم به تو ربطی نداره 

کیم: مثله ادم جواب بده گفتم کی بود 😤

من : به تو چه

کیم: فیلما هنوز تو دستمه پس باید مثله ادم رفتار کنی

گوشی رو خاموش کردم و پرت کردم تو کیفم

من : ای گوه بخوره تو اون فیلما

الکس: کدوم فیلما ؟ 

من : بعدا میگم حواست به خیابون باشه الان میریم تو دیوار 

وقتی رسیدیم خونه کلید انداختم و رفتیم داخل هردو روی مبل و نشستیم و بهم نگاه میکردیم

الکس: می‌خوای بگی چیشده ؟ 

من : طولانیه ببین قضیه اینه وقتی تقریبا پارسال بود که من از طرف یکی دعوت شدم به یه پارتی یه مختلط و خلاصه اونجا یکم زیادی خورده بودم و یه سری کارا کردم که نباید میکردم

الکس: دقیقا چه کاری که نباید میکردی ؟ نکنه از اون ناجورا

من: نه دیگه اون حد ولی خلاصه این کیمه احمق از من فیلم گرفت و چندشب بعد با تهدید همون فیلما هی مزاحمم میشد و اذیتم میکرد خلاصه اینجوری مجبور شدم که باهاش رل بزنم

الکس: خب راهی نیست که دست از سرت برداره ؟ 

من : هست ولی عمرا انجامش بدم 

الکس: مگه چیه ؟ 

من : باید باهاش س...ک.....س کنم

الکس: ای پدصگه فرصت طلب خیلی خری

من : بقیه فحشا رو نگه دار برای بعدا من که خیلی خوابم میاد شب بخیر

الکس: شب بخیر گوجه فرنگی

به سمته اتاقم رفتم روی تخت دراز کشیدم خیلی خسته بودم آینم از گندی که امشب به بار اومد

گوشیم رو باز کردم و دیدم کیم دوباره پیام داده

کیم: هنوز جوابمو ندادی فردا میام اونجا و امیدوارم جوابه خوبی داشته

بی توجه چشمام رو بستم و خوابم برد

_________________________________________

فردا صبح...

از زبان میا

چشمام رو باز کردم و دیدم ساعت ۸ هست سریع از سره جام بلند شدم موهام رو شونه کردم و یه آبی به دستو صورتم زدم و از اتاق رفتم بیرون

دیدم الکس هنوز خوابه دره اتاق رو زدم اما جوابی نگرفتم کمی درو باز کردم و دیدم هنوز روی تخت ولو هست رفتم داخل اتاق اما یهو دیدم الکس پیراهن نپوشیده و فکر کنم کلا بدون لباس خوابیده میخواستم از اتاق برم بیرون که یهو الکس بیدار شد و با دیدنش یه جیغ کشیدم و الکس دستش رو روی گوشاش گذاشت

الکس: کوفت چخبرته سره صبحی

من : هیچی میگم پاشو خبره مرگت ( کلا اینا باهم لج دارن) 

من : دیگه هم بدون لباس نخواب سکتم دادی

الکس: خب تو نیا اینجا منم فقط پیراهن نپوشیدم دیگه یه لحظه منو نکش

من: همونم بپوش اصلا با کاپشن بخواب دوتا پتو هم بکش روت

الکس: بفرما بیرون گوجه خانوم

من : کلاغه دراز

اینو گفتم و با صورت فشاری شده از اتاق رفتم بیرون

کمی بعد الکس هم اتاق اومد بیرون و با قیافه خواب‌آلود لباس کار پوشید و از داشت از خونه میرفت بیرون

من : صبحانه نمیخوری ؟ 

الکس: بیرون میخورم باید برم سره کار 

من : دیوانه امروز یکشنبه است سرکار تعطیله

الکس: پس چرا منو بیدار کردی ؟ 

من : دیگه باید که بیدار بشی

الکس: ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا باید بگیرم با تو رب درست کنم اخر منو دیوانه می‌کنی 

( درحاله فشار خوردن)

من : فعلا بیا صبحانه بخور

الکس نشست سره میزه صبحانه و منتظر غذا بود منم یکم نیمرو درست کردم و شروع کردیم به خوردن

بعد خوردن صبحانه الکس رفت به اتاقش و..........

_________________________________________

#برای_زحمات_نویسندگان_ارزش_قائل_شویم

خوب بچه‌ها امیدوارم خوشتون اومده باشه خیلی دوستتون دارم لایک و کامنت فراموش نشه ❤️😍 تا درودی دیگر بدرود 😜🤪