رمان جابه‌جایی پارت ۳

Witch Witch Witch · 1402/10/19 01:51 · خواندن 1 دقیقه

سلامم ، ممنونم که میخواید این پستو به ۳۰ لایک برسونید 😂 بزنید رو ادامه ی مطالب

 

 گابریل روبه روی توماس نشسته بود ، صدای آهنگِ بنظر ناهنجاری از طبقه ی بالا به گوش می‌رسید ،  به محض اینکه پیام دوستش را دریافت کرده بود خود را به اینجا رسانده بود 
او ناماهرانه سعی کرد بحث را باز کند« باید یه لگوی جدید برای مغازه تون طراحی کنم »
_«اره اره ،ممنون میشم »

گابریل با نگرانی با انگشتانش روی میز ضرب می‌گرفت « هنوز به فوت مادرش عادت نکرده ؟»

 

 

 


_«متاسفانه با اینکه دو سال گذشته نه ، مثل همیشه هست ، اما از من فاصله گرفته ، گاهی وقت ها کارای ععجیبی می‌کنه و بنظر اصلا خوشحال نیست ، گاهی وقت ها بنظر مثل همیشه هست ، ولی انگار من رو مقصر مرگ اون می‌دونه »
سکوت سنگینی بین شان را فرا گرفت ، البته اگر با وجود موسیقی ناهنجاری که مرینت گذاشته بود باز هم سکوت حساب میشد 
گابریل گلویش را صاف کرد ، میخواست چیزی بگوید که توماس دوباره شروع به حرف زدن کرد « آدرین چطوره ؟ اون با مرگ همسرت کنار اومده ؟»

ابرو های گابریل در هم گره خورد « نه »


پایان پارت ۳

موافقید کم بود ؟ 😂 

اگه موافقید بهتون مژده میدم که دو پارت بعدی هردو آماده هستن ، هردو شون هم مهم و حساسن

هرچی تعداد لایک و کامنت ها بیشتر وسوسه کننده باشه زودتر میزارم شون 😂قبوله ؟ 

 

 

و اینکه موافقید چالش درمورد شخصیت ها داشته باشین ؟ اینطوری که جاهایی که میخوام شخصیت جدید وارد رمان کنم چالش بزارم ، برنده ی چالش مشخصات ظاهری و اسم شخصیت رو انتخاب کنه 

نظرتون ؟