Parallel love (P7) (F1)
برو ادامه
منتظرش بودم میدونستم چند روز طول میکشه ولی دوست داشتم تا ابد منتظرش بمونم.
فردا
رفتم بیمارستان چیزیو دیدم که حس کردم تمام بدنم یخ زده.
√ متاسفم با تمام تلاشمونو کردیم امروز از خونریزی زیاد فوت کردن
- نه پارچه رو رو سرش نکشید نه خواهش میکنم هنوز زنده است اون هنوز کنارمه اشکام سرازیر شد نمیدونستم باید چیکار کنم بیاختیار به سمت اتاق دویدم و رفتم بالا سرش.
- نه تو هنوز زندهای تو هنوز پیشمی.......
محکم لباشو بوسیدم لبایی که دیگه هیچ داغی نداشت و هیچ همراهی از طرفشون حس نمیکردم.
بهش گفتم
- آره لیلیا من دوست دارم من عاشقتم من حاضرم به خاطر تو هر کاری بکنم فقط برگرد.
داشتم از اتاق خارج میشدم که یهویی صدایی شنیدم انگار صدای دستگاه بود سریع برگشتم قلبش قلبش قلبش داشت دوباره میزد.
خنده رو لبم جاری شد.
آره زندگیم برگشت
چند ساعت بعد
√ نامزدتون به هوش اومدن اگر بخواید میتونید برید ببینیدشون
- واقعا راست میگید الان میرم
دنیام بهشت شد اون لحظه باورم نمیشد که هیچ وقت لیلیا دوباره برگرده
- سلام قشنگم
+ سلام. اینجا چیکار میکنی؟؟؟ من اینجا چیکار میکنم؟؟؟
-هیچی نیست همه چیز درست میشه بهت قول میدم همه چی زود درست بشه.
- رفتی کیفتو بیاری دیگه برنگشتی.
ماشین زد بهت خیلی نگرانت بودم.
خیلی خوشحالم حالت خوب شد.
+ نگرانم بودی؟؟
- آره قشنگم آره عشقم
لیلا که انگار شوکه شده بود بعد از این حرفم ساکت شد خودمم ساکت شدم نباید فکر کنم این حرفو میزدم.
چند روز بعد
√ میتونید ببریدشون ولی باید مدام دراز بکشن و استراحت کنن و تکون نخورن.
+ من نمیتونم درس دانشگاه دارم. کسی هم ندارم که ازم مراقبت کنه.
√نمیدونم به هر حال بیشتر از این بیمارستان نمیتونه مسئولیت شما را قبول کنه.
- باشه آقای دکتر ما میریم.
+ کجا داریم میریم
- خونه من چند روزی اونجا میمونیم تا دوباره حالت خوب بشه.
+ میشه بپرسم علت این همه لطفت از سر چیه
- فکر کن.... فکر کن که عاشقت شدم و دیگه نمیتونم به هیچ چیزی غیر از تو فکر کنم.
لیلیا
گونههام سرخ شد و ساکت شدم چی بهش بگم
- میدونم داری به چی فکر میکنی نمیخواد چیزی بگی الان سکوت برای عشقمون از همه چیز قشنگتره.
رسیدیم خونه کانر بغلم کرد و از پلهها بردتم بالا اتاق خیلی قشنگ با تم سفید بنفش و آروم گذاشتتم رو تخت. و بعد آروم توی موهام دست کشید. خیلی حس خوبی بود.
+ میشه لطفاً گوشیمو بیاری برام
- آره حتماً الان میارم
تا خواست گوشیو بیاره گوشی زنگ خورد همون شماره ناشناسی بود که بهم زنگ میزد و مدام قطع میشد جواب دادم........
پایان پارت
2442 کاراکتر
پارت بعد 15لایک 17کامنت
اها راستی تا زمانی که تجربم به 2800نرسه پارت بعدی رو نمی دم. یعنی 20تا دیگه تجربه