Forbidden love p48

𝑹𝑨𝑪𝑯𝑬𝑳 𝑹𝑨𝑪𝑯𝑬𝑳 𝑹𝑨𝑪𝑯𝑬𝑳 · 1402/10/12 19:19 · خواندن 2 دقیقه

ادامه

از زبون راوی:دکترا آدرین رو مرخص میکنن و آدرین با کمک بچه ها به خونه میره امیلی و گابریل هم همراهشون میرن...دوستای آدرین برای اینکه آدرین بتونه استراحت کنه آروم آروم میرن و فقط لیام پیش آدرین میمونه و به آدرین کمک میکنه تا روی تختش دراز بکشه و بعدش میگه ...

مکالمهLوA

L:آدرین 

A(با صدای ضعیف):بله 

L:میدونی وقتی که بیهوش بودی کی اومد به دیدنت 

A(با صدای ضعیف):ک.....کی اومد 

L:مرینت 

A(با صدای ضعیف):واقعا 

L:آره اون خیلی نگرانت بود

A(با صدای ضعیف):ای کاش میتونستم ببینمش 

L:تو باید فراموشش کنی همونطور که ازت خواسته بود 

A(با صدای ضعیف):درسته من نمیخوام فیلیکس اذیتش کنه برای همین باید هر طوری که شده فراموشش کنم....

از زبون مرینت=M

M:خیلی نگران آدرین بودم که یکدفعه گوشیم زنگ میخوره آلیا بود گوشیم رو جواب دادم و گفتم....

مکالمهMوA

M:سلام آلیا 

A:سلام دختر خوبی 

M:نه خیلی نگران آدرینم

A:نگران نباش امروز صبح آدرین حالش بهتر شد و چند ساعت پیش بهوش اومد و چون حالش خیلی بهتر بود دکتر مرخصش کرد 

M:واقعا 

A:آره 

M:خیلی بابت خبری که بهم دادی خوشحال شدم واقعا ممنونم ازت 

A:خواهش میکنم خب دیگه من باید برم خداحافظ

M:باشه برو خداحافظ.......

یک ماه بعد 

از زبون راوی:توی این یک ماه آدرین هر روز حالش بهتر میشد طوری که دیگه کاملا حالش خوب شده بود و سرد درد هاش کم شده بود.....

از زبون آدرین=A

A:حالم خیلی بهتر شده....امروز قراره که فرانسه رو ترک بکنم و به لندن برم یادمه وقتی چهارده سالم بود پدرم میخواست من رو به لندن بفرسته اما خودم قبول نکردم حالا قراره که به لندن برم....چمدونم رو برداشتم و تمام لباس هام رو جمع کردم تمام کفش هام رو برداشتم از روی میزم ادکلن هام رو برداشتم و کنار لباس هام گذاشتم چند تا از کتاب هایی رو هم که میخوندم برداشتم و در چمدونم رو بستم و یه کارتون آوردم و تمام وسایلی که مرینت برام خریده بود رو داخلش گذاشتم و در کارتون رو بستم و روش نوشتم...(وسایل شخصی)و بعد داخل انباری گذاشتمش تقریبا تمام کارهام رو انجام دادم و آماده رفتن شدم از پدر و مادرم خداحافظی کردم و سوار ماشینم شدم و به سمت فرودگاه حرکت کردم قرار بود که با جت شخصی پدرم به لندن برم...من دارم به لندن میرم تا از مرینت دور باشم و بتونم فراموشش کنم و بهش آسیبی نرسونم.........

از زبون مرینت=M

M:توی این یک ماه کوچولوم بزرگ تر شده بود حدودا الان یک ماهمه و سه ماه دیگه جنسیت این کوچولو رو میفهمم........

 

 

 

 

 

......

 

 

 

شرط پارت بعدی 

80تا کامنت و 22تا لایک